Abstract:
با پیشرفت صنعت و تکنولوژی بالطبع تغییرات محیط و اجتماع،تأثیرات شرکتها بر جامعه مورد توجه قرار گرفته است.از آنجائیکه گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنها تأثرگذار است.لذا توجه به اخلاق مدیران نیز مسئول بودن آنها در قبال جامعه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی مدیران مورد بحث سالهای اخیر بوده است. در مقالهای که پیشروی دارید با ارائه اخلاق و مسئولیت اجتماعی مدیران و نیز اهمیت آن در جامعه فعلی و بیان تعاریف و دیدگاههای گوناگون و رابطه بین اخلاق و مسئولیت اجتماعی،ارتباط آن را با توسعه پایدار و اینکه چه نقشی میتواند در تأمین اهداف شرکت ایفا نمایند مورد بررسی قرار میگیرد.همچنین مکاتب موجود در این زمینه و این که عوامل محیطی تأثیرگذار بر اخلاق و مسئولیت اجتماعی مدیران چه مواردی میباشد،تشریح شده است.در پایان روشهای اندازهگیری اخلاق و مسئولیت اجتماعی آورده شده است و نیز اهم دلایل موافقت و مخالفت نسبت به این موضوع نیز فهرستوار بیان گردیده است.
Machine summary:
"(خلیج عراقی،مریم، تدبیر اردیبهشت 38) گروهی معتقدند که چون جامعه برای مؤسسات بازرگانی که در آن فعالیت میکنند فرصتهای مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود بپردازند،در عوض،سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواستههای جامعه را برآورده کنند این تعهد را مسئولیت اجتماعی مینامند.
در این خصوص«اندرسن»در کتاب خود چنین مینویسد:« هر دو اصطلاح اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی در رابطه با رعایت ارزشها و اصول اخلاقی جامعه و تأمین هدفهای سازمان از سوی مدیران هستند.
برای فریدمن تجارت(شرکت)و جامعه جدا از هم هستند و جهت مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها،در سطح سهامداران متوقف میشود«فقط یک مسئولیت اجتماعی برای شرکتها وجود دارد:استفاده از منابع خود و افزایش فعالیتها و منافع طبق قواعد بازی یعنی رقابت آزاد بدون حیله و کلاهبرداری و تقلب» هم اکنون این گفته مشهور فریدمن پایه دیدگاه کلاسیک درباره مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتهاست.
(تدبیر اردیبهشت 38) در همین مقاله آقای خلیلی در رابطه با اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها معتقد است که اندازهگیری را میتوان در سه زمینه: 1-منافع سهامداران و کارکنان-مانند ارتقاء عملکرد مالی،کاهش هزینههای عملیاتی،اعتلای نام و نشان شرکت،افزایش فروش و اعتماد مشتری ،بهرهوری بیشتر و کیفیت بالاتر،کاهش نیاز به وضع مقررات نوین،دسترسی به سرمایه،ارتقای ایمنی محصولات و کاهش نیاز به تضمینهای جدید ملاک عمل قرار میگیرند.
اخلاق مدیران ضامن بقای شرکت است و در صورتی شرکت می تواند اخلاقی عمل نماید که مدیر آن مجموعه نسبت به ان پایبند باشد نه اینکه دیگران را توصیه و حتی مقرراتی را وضع، ولی خود غیر اخلاقی عمل نماید که در واقع کارکنان بسیار سریع بر این امر آگاه شده و مطمئنا مدیر در آن مجموعه با مشکل مواجه خواهد شد."