خلاصه ماشینی:
"آیا صرف اشاره به تلاوت کتاب توسط آنان دلیل اعتبار دینی ایشان است؟ حال آنکه قرآن تصریح می کند که اهل کتاب هیچ ارج و منزلتی نخواهند داشت، جز آنکه تورات و انجیل و آیات آسمانی قرآن را که به سوی ایشان آمده برپا دارند: قل یا أهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقیموا التوراة و الانجیل و ما انزل الیکم من ربکم[24] نگاهی گذرا به مجادلات قرآن با اهل کتاب، روشن می کند که قرآن کریم آنان را در گزافه گویی ها و هوس مداری هایشان محکوم نموده و به ایمان واقعی به کتب خویش و سایر کتب آسمانی از جمله قرآن فرا می خواند، و این جنبه، ناظر به خطوط اساسی ادیان است که در نگاه قرآن، هیأت اصیل همه کتب بر آن اتفاق نظر داشته اند و قرآن به عنوان جدیدترین تجلی الهی، گواه صادقی بر معارف اصیل سایر کتب است.
بنابراین، آیا موجه است که پس از آیات فراوان قرآنی و شواهد روشن در بیان انحرافات عمیق کتب و عقاید ادیان گذشته و دعوت صریح به پیروی عملی و اعتقادی پیامبر اسلام، قرآن کریم، اهل کتاب را بر مرام گذشته خویش ابقا کند و اعتبار و ارزش آنها را در کنار ارزش اسلام و قرآن، یکسان تلقی نماید؟ آیا وجود آن همه قراین کافی نیست تا در برداشت ابتدایی خود از آیات تأملی روا داریم و از فهم متعارف و شایع مفسران معتبر و بالأخص اشارات راهبردی روایات نورانی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ فاصله نگیریم؟!"