در ارزیابی این فصل باید به این ملاحظات توجه داشت: نخست، متأسفانه حقایق تاریخی، فرهنگی، معنوی و سیاسی اسلام و پیامبر خدا حضرت محمد(ص) و به طور کلی مسلمانان همواره برای مردم اروپا یا معما بوده یا سرچشمه ترس و اضطراب، و در نتیجه گهواره پیش داوری ها، کلیشه سازی ها و احیاناً خیال پردازی بوده، و حاصل آن بداندیشی، کینه توزی، کتمان حقایق تاریخی و تحقیر مسلمانان و فرهنگ آنها بوده است، در حالی که در یک نگاه کلان، اصولا فرهنگ های مختلف ـ تا چه رسد به ادیان بهویژه ادیان آسمانی و پیامبران آنها ـ اهل آشتی و پیوندند و دستاورد هر فرهنگ و تمدنی به طور کلّی بخشی از کل تاریخ بشر است.
در فصل چهارم زیر عنوان «وحی» نویسنده ابتدا درباره کودکی محمد(ص) و این که آگاهی ها درباره کودکی و نوجوانی آن حضرت بسیار اندک است، سخن می گوید و سپس با استناد به آیات قرآن، بر موضوع بشر بودن حضرت محمد(ص) و این که قبل از بعثت مانند سایر افراد جامعه زندگی می کرد، تأکید می کند و با پیش کشیدن این نکته که عیسی(ع) قبل از تولد و در شکم مادر برای پیامبری در نظر گرفته شده بود، در پی القای این مطلب برمی آید که محمد(ص) از آغاز دارای چنین عظمتی نبوده است.