خلاصه ماشینی:
"این رای یحییبنحمزه را پیشوای زیدیان، قاسمبنمحمد (درگذشته به سال 1029 ه ق) در کتاب الأساس فی عقائد الأکیاس مورد نقد و خردهگیری قرار داده، و از چند روی، داوری ابوبکر را مردود دانسته است، از جمله این که ابوبکر خود از طرفین منازعه بوده و دیگر این که امام در آن زمان حضرت علی علیهالسلام بوده و او به ولایت ابوبکر رضایت نداشته و لذا جلوس ابوبکر در مقام قضاوت روا نبوده، و دیگر آن که فدک در دست حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده و بینه خواستن از وی خلاف اجماع است و....
نمونه را، میگوید که: قاضی عبدالجباربن احمد چنین و چنان باز گفته است و خواننده نمیداند که مرد پرنویسی چون قاضی عبدالجبار در کدامیک از نگارشهایش چنین سخنی به میان آورده است؛ اگرچه پس از جستوجو روشن میشود سرچشمهی گفتآورد یحییبنحمزة کتاب مغنی قاضی عبدالجبار است که نویسندهی الدیباج الوضی به ویژه در پرسمانهای امامت و رخدادهای روزگار عثمان و گزارش کردارهای طلحه و زبیر و عایشه و معاویه و اهل جمل و اهل شام بسیار بر آن کتاب اعتماد نموده (نگر: 1 / 43 و 44) فیالجمله، منابع و مآخذی که در الدیباج الوضی به روشنی از آنها نام رفته است، اندک شماراند.
کشف اسرار المفصل و المنهاج الجلی فی شرح جمل الزجاج و الطراز المتضمن لأسرار البلاغة و علوم حقائق الإعجاز یاد کرده است (نگر: 1 / 51) یحییبنحمزه که در توضیح بیشترینهی فقرههای نهجالبلاغه کوتاه سخنی پیشه میسازد، در گزارش گزین گفتار نامبرداری که امام علیهالسلام در آن به معرفی «شاعرترین شاعران» و چون و چند آن میپردازند، دامن سخن را بسی میگستراند، و رهوار قلم را در پهنهی «سخن سنجی» و به میان آوردن گواههای شعری و گفتآورد از سخن سنجان، یله وار میتازاند."