چکیده:
چکیده: الجمع بین رایی الحکیمین: افلاطون الالهی و ارسطوطالیس اثر ابونصر فارابی, یکی از برجسته ترین کتاب ها در سنت یونانی ـ اسلامی فلسفه است که نشان دهنده تلاش فیلسوفی مسلمان برای سازگار کردن آرا و نظرات اصلی دو فیلسوف یونانی است که بعدها, دو مکتب مشائی و اشراقی در حوزه فلسفه اسلامی, آرای خود را به این دو فیلسوف اسناد می دادند. این کتاب موجز اما پرمحتوا, جهد جامعی است که علیرغم برخی نقاط ضعف هر کتاب فلسفی تحلیلی دوره متقدم فلسفه اسلامی, درخشندگی های بسیاری دارد. در این مقاله, ضمن گزارش و تحلیل این کتاب, به نقد این تلاش و میزان توفیق یا عدم توفیق آن در راستای اغراضی که دارد, می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"ارسطو به همان دلائلی که فارابی هم از مابعدالطبیعه او نقل می کند به مثل افلاطونی عقیده ندارد, هرچند صور مفارق از ماده در نزد ارسطو ممکن است به نوعی با هستی شناسی فیلسوفان مسلمان سازگار باشد, شیوه ای که فارابی به آن شیوه یکی از مهمترین عقاید مابعدالطبیعی مورد اختلاف این دو فیلسوف را تفسیر کرده است, برای این که هم فلسفه اسلامی ـ دینی ناظر به خلق و ابداع را پاس بدارد و هم میان ارسطو و افلاطون توافق ایجاد شود, قطعا شیوه ای ناموفق است.
از این جهت فارابی مرتکب همان خطای متکلمین اسلامی شده است که بین حادث زمانی و ذاتی خلط کرده و تصور می کردند هر آنچه قدیم زمانی است واجب الوجود است, در حالی که می توان موجودی را ممکن الوجود ذاتی دانست و در عین حال, حادث ذاتی باشد و از همین روی, حتی اگر قول به قدم عالم را به ارسطو نسبت دهیم, اشکالی برای اعتقاد به وجود واجب الوجود و صانع عالم ایجاد نمی کند.
فرجام شناسی آخرین مسئله ای که در کتاب الجمع بین رایی الحکیمین مطرح می شود از مسائل اختلافی نیست, بلکه چون به گمان برخی, هر دو فیلسوف منکر آن شده اند, فارابی در مقابل چنین گمانی قصد دارد تا بیان کند که این عقیده مورد قبول هر دو فیلسوف است."