خلاصه ماشینی:
"1. راهنما بودن خداوند امام در فرازهای متعددی به این مهم اشاره دارد، مثلا آن جا که بحث خالقیت مطرح میشود،چون الله خالق است و چگونگی زیست را او فراهم میسازد،میفرماید: الهی رییتنی فی نعمک و احسانک صغیرا و نوهت باسمی کبیرا فیامن ربانی فی الدنیا باحسانه و تفضله و نعمه و اشار لی فی الاخرة الی عفوه و کرمه:خدایا مرا در خردسالی در نعمتها و احسان خویش پروریدی و در بزرگی نامم را بر سر زبانها بلند کردی،پس ای که در دنیا مرا به احسان و فضل و نعمتهای خود پروردیدی و برای آخرتم به عفو و کرم اشارت فرمودی.
یکی از آداب و سنن قبل از دعا حمد و ستایش خداوند است،چنان که حضرت در این دعای شریف این رویه را معمول داشته و در مقدمه، زبان به حمد و ستایش دای تعالی گشوده است: الحمد لله الذی ادعوه فیجیبنی و ان کنت بطیئا حین یدعونی:ستایش خدایی را که میخوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی میخواندم،بکندی به درگاهش روم؛و الحمد لله الذی اسئله فیعطینی و ان کنت بخیلا حین یستقرضنی:و ستایش خدایی را که میخواهم از او و به من عطا میکند و اگر چه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد،من بخل کنم؛و الحمد لله الذی انادیه کلما شئت لحاجتی و اخلوبه حیث شئت لسری بغیر شفیع فیقضی لی دعائی و الحمد لله الذی لا ارجو غیره و لو رجوت غیره لا خلف رجائی: ستایش خدایی را که جز او کسی را نخوانم و اگر غیر او دیگری را میخواندم،دعایم را مستجاب نمیکرد؛ و الحمد لله الذی و کلنی الیه فاکرمنی و لم یکلنی الی الناس فیهینونی:و ستایش خدایی را که به جز او امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم،ناامیدم میکرد و ستایش خدایی را که مرا به حضرت خود واگذار کرده و از این رو به من اکرام کرده و به مردم واگذارم نکرده که مرا خوار کنند؛و الحمد لله الذی تحبب الی و هو غنی عنی و الحمد لله الذی یحلم عنی حتی کانی لا ذنب لی فربی احمد شیء عندی و احق بحمدی: و ستایش خدایی را که با من دوستی کند در صورتی که از من بینیاز است و ستایش خدایی را که نسبت به من بردباری کند تا به جایی که گویا گناهی ندارم، پس پروردگار من ستودهترین چیزهاست نزد من و به ستایش من سزاوارتر است."