چکیده:
شکل گیری و تحول کلام اسلامی و این که افراد گوناگون چه تأثیراتی در این روند داشتهاند، یکی از زمینههای مطالعات اسلامی است. از میان این افراد، ابوالحسین احمد بن یحیی معروف به ابن ریوندی، جایگاهی ویژه به خود اختصاص داده است. در میان اندیشمندان اسلامی چند چهره خاص وجود دارد که به الحاد بیشتر مشهورند تا مسلمان بودن؛ و ابن ریوندی یکی از مهمترین این افراد است. نظرات ضد و نقیض فراوانی درباره او ارائه شده است، اما بر ملحد بودن وی بیشتر تأکید میشود. آثار متعددی به ابن ریوندی نسبت داده شده است که ادعا میشود مطالب آنها بر ضد نبوت، معجزات، کتب مقدس و دیگر معتقدات دینی بوده است؛ از جمله: الزمرد. این کتاب بیشتر به عنوان اثری ضد وجود نبوت خاصه و عامه شناخته شده است. از این رو، توجه اسلام شناسان متعددی را از دیر باز به خود جلب کرده است. در این مقاله، نویسنده ابتدا به ذکر شرح حالی از ابن ریوندی، با تأکید بر نکاتی که کمتر به آن توجه شده، پرداخته است. سپس کوشیده است با تحلیل اجزای باقی مانده و منقول از کتاب الزمرد، که در تعلق آنها به الزمرد تردیدی وجود ندارد، به بازشناسی بخشهای دیگر این کتاب، که در آثار دیگران بدون ذکر عنوان کتاب نقل شده است، بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"درباره این شبهات و ماهیت آنها و انتسابشان به مانویان نمیتوانیم به طور دقیق نظر دهیم، اما به قرینه کلام سید مرتضی علمالهدی (م 436 ق)،(2) شبهاتی که ابومنصور ماتریدی در التوحید ـ در بحث اثبات رسالت و علت نیاز به آن در شکل گفت وگوی بین وراق و ابن ریوندی ـ ذکر کرده، همان باشد که وراق در المقالات به ذکر شبهات مانویان اختصاص داده است.
وراق به این ادعاها دو پاسخ داده است: اول آن که اگر یهودیان حقیقتا به زبان آرزوی مرگ را بیان کردهاند، گفته خواهد شد که آنچه او [محمد] مد نظر داشته، این بوده که آنها میبایست قبلا آرزوی مرگ میکردند؛ دوم آن که آنها [مسیحیان] به موسی و عیسی ایمان آورده بودند، و آن دو آمدن پیامبر را پیشگویی کرده بودند؛ همان گونه که منجم امور را پیشگویی میکند.
همچنین ابن راوندی گمان کرده است که او [محمد] مسیحیان را به رویارویی با مباهله فرا خوانده بود یا[زمانی که او به رویارویی فرا خواند] یهودیان را به آرزو کردن مرگ، این بدان معنا نیست که اثبات کند او پیامبر بوده است؛ و اگر او پیامبر بود، آنها به سرعت به او پاسخ نمیدادند.
ابن ریوندی در کتابی که آن را الزمرد نامیده است، به براهین کسانی که معجزات را دلیل صدق نبوت میدانند، خرده گرفته و گفته است: از کجا برای شما آشکار شده است که مردمان از آوردن معجزات عاجز هستند؟ آیا قدرت تمام خلق را دیدهاید؟ آیا علم به نهایت و توانها و ترفندهای آنان دارید؟ اگر بگویید آری، دروغ گفتهاید؛ چرا که شما تمام شرق و غرب را نگشتهاید و توان همه مردم را بررسی نکردهاید."