خلاصه ماشینی:
"(همان) به نظر میرسد واژه شیعه در مورد آنان در معنی لغوی به کار میرفته و از آن، دوستان و هواداران و همراهان امامعلی(ع) مراد میشده است، اما شواهد حاکی از آن است که همین جمع منشأ و هسته اولیه تشیع اصطلاحیای بوده است که بعدها، پس از رحلت پیامبر اسلام تا نهضت توابین، از هویت کاملا مشخصی برخوردار گردید.
اعتقاد شیعه در مورد دیگر امامان از نسل امامعلی(ع) نیز از همین قرار است، اما حتی با صرف نظر از این امر، جماعت مذکور نوعی تشیع، همراهی و پیروی نسبت به امام داشتهاند که مورد تأیید پیامبر و مستند به شواهد تاریخی است.
نتیجه آن که، این تشیع را که الدوری تشیع روحی نامیده است، تشیعی است خودجوش، اما مورد تأیید پیامبر که در آغاز بر محور امامعلی(ع) در میان جمعی از اصحاب شاخص پیامبر پدیدار گشت و در بطن آن، اعتقاد به افضلیت امام بر سایر صحابه و حقانیت و اولویت او در جانشینی پیامبر نهفته بود.
البته، برخی از آنها نیز بدون هیچ گونه داوری صرفا به گزارش دیدگاههای فرق پرداختهاند (به عنوان نمونه مقایسه کنید گزارش نوبختی، ناشی اکبر، اشعری و شهرستانی را از عقاید برخی از فرق نظیر غالیان و معتزله و خوارج با گزارش و داوری بغدادی /232 ـ 233، ابن حزم271، ملطی /16 ـ 25 و اسفراینی /123 ـ 145) با توجه به این اختلافات در یک نگاه جامعتر و با توجه به مجموعهای از آثار فرقهشناسی میتوان بر این باور بود که رسالت دانش فرقهشناسی بیان و گزارش تاریخ، عقاید سیاسی، کلامی و روشهای فکری گروههایی است که در بستر تفکر اسلامی و با استناد به آموزههای آن شکل گرفته و به نحوی در رهبری و اعتقادات از دیگر گروههای رقیب متمایز میباشند."