"(2) یادآوری این نکته نیز ضروری است که ما مسلمانان باید برای تفسیر برخی از آیات قرآن کریم، از اعتقادات حق و باطل بنیاسرائیل آگاه باشیم؛ زیرا آن کتاب الهی 136 بار به نام حضرت موسی(ع) و بارها به قضایای مختلف بنیاسرائیل اشاره کرده است.
واژههای یهودیت و مسیحیت در کتاب مقدس یافت نمیشوند، در حالی که واژه اسلامو مشتقات آن را مکرر در قرآن کریم مشاهده میکنیم؛ (4) زیرا اسلام دینی است که در زمان خود حضرت رسول اکرم(ص) به کمال رسیده و به همین علت، از ابتدا اسم تعیینی داشته است تا از ادیان دیگر تمیز داده شود.
همچنین به گفته قرآن کریم، در تورات و انجیل از پیامبر عالیقدر اسلام(ص) یاد شده است (اعراف 157)، ولی اهل کتاب عصر ما با اشاره به نسخههایی از تورات و انجیل کنونی که مربوط به قبل از اسلام است و در موزهها و کتابخانههای مهم دنیا نگهداری میشود، منکر وجود کمترین اشارهای به حضرت رسول اکرم(ص) در کتابهای خود هستند و تأویلهای مسلمانان را دراینباب نمیپذیرند وهمانطورکه توقع میرود، اهل کتاب سخن مرتدانی را نیز که به موجب آن بشارات، دین خود را ترک کرده و به دین اسلام مشرف شدهاند، حجت نمیدانند.
شیعیان رهبران باطنی خود را امام مینامند و این واژه (مانند واژه مسیح در مسیحیت و شاه در تصوف قرون اخیر کشور ما) در اصل به رهبر ظاهری اطلاق میشده است و به همین علت، قرآن کریم علاوه بر امامان هدایتکننده، (2) به ائمه کفر (3) و امامانی که مردم را به آتش فرامیخوانند، (4) اشاره میکند و حضرت امیرالمؤمنین(ع) میگوید که مردم نیازمند امامی نیکوکار یا زشتکردار هستند تا نظم را در جامعه بر قرار کند."