خلاصه ماشینی:
"در اثر مخالفتهای قدیس آگوستین، که خودش زمانی به دین مانوی گرویده بود، چندی رو به افول نهاد اما بعد از جنگهای صلیبی، گروهی مبادی مانی را از سرزمینهای شرقی اقتباس کرده، دوباره به مغرب زمین آوردند و فرقهای به نام کاتارها را ایجاد کردند که مدتها در جنوب فرانسه رواج یافت.
این مجموعه که بیشتر آن از بین رفته است در یونان در منطقهای به نام اکسیرینخوس (5) پیدا شد، مجموعههای دیگری از مواعظ، اشعار و سرودها نیز در دست است که درباره آنها سخن خواهیم گفت.
(2) دستنوشتههای مانوی کلن (Cologne Mani-Codex) این دستنوشتهها به زبان یونانی و مجموعهای است کوچک مربوط به قرن پنجم میلادی که اکثر آن از میان رفته و مزین به مینیاتور و دارای عنوان «در تکوین بدن او (= مانی)» است.
این پاپیروسهای قبطی که اشعار مانوی بر روی آنها نوشته شده مربوط به نیمه دوم سده چهارم مسیحی است که از یونانی ترجمه شدهاند و متنهای یونانی نیز از زبان سریانی برگردانده شده بودند.
دشمنی زرتشتیان با دین مانی که قرنها دوام یافت به ویژه در ادبیات وسیع کلامی سده سوم هجری نمودار است، از جمله در رساله شکندگمانیک وزار (گزارش گمانشکن، که از دیدگاه زرتشتی با اسلام، مسیحیت، یهودیت و مانویت برخورد میکند) تمامی فصل شانزدهم به انتقاد از مانی و تعالیم او اختصاص یافته است.
درباره دین مانی، امروزه با متون بسیاری مواجهیم که برای جامعه مانوی نوشته شده بودند به ویژه متنهایی که در سرزمینهایی پیدا شدهاند که دین مانی در آنجا حمایت میشده است."