خلاصه ماشینی:
"در ترجمه جانگ جونگ ــ یوئن (1963) آمده است: چیزی بود کامل و مبهم، که پیش از آسمان و زمین وجود داشت؛ آرام و ناپیدا؛ تغییرناپذیر، همیشه یکتا؛ بیوقفه، همیشه پویا؛ توانا به مادر جهان بودن؛ نامش را نمیدانم و دائو میخوانمش.
جونگ زه در دفتر بیستودوم کتابش [که به نام خود اوست]، فصل دوم، آن را این گونه شرح میدهد: «دائو را با هیچ اندیشه و تفکر نمیتوان شناخت.
و برای اتفاق دو نام آن را چنین نامیدهاند و معنای آن عقل و حلم است و اسفندرمذ، فرشته موکل بر زمین و نیز زنهای درستکار و عفیف شوهردوست و خیرخواه است، و در دوران گذشته این روز عید زنان بوده، در این روز مردان به زنان بخشش میکردهاند و هنوز این رسم در اصفهان و ری و دیگر بلدان پهله باقی مانده و به فارسی مزدگیران میگویند.
یکی از عالمان زیدی یمن به نام مطرف بن شهاب بن عمرو بن عباد شهابی (متوفای بعد از 459) با بهرهگیری از عقاید معتزله بغداد، خاصه آرای ابوالقاسم بلخی (متوفای 319) آرای خاص کلامی را تدوین کرد که به مطرفیه مشهور است.
دیگر عالم زیدی که در نقد مطرفیه قلم زده، عبدالله بین زید عنسی (متوفای بعد از 667) است که در کتاب المصباح اللائح فی الرد علی المطرفیة آرای مطرفیهرا نقد کرده است (ایمن فؤاد سید، ص248ـ250).
در 610، فردی مطرفی به نام محمد بن منصور بن مفضل بن حجاج از اهالی «وقش» برضد عبدالله بن حمزه قیام کرد، اما این قیام سرکوب شد (ایمن فؤاد سید، ص 268)."