"همچنین استاد مذکور برای نشان دادن همسویی علامه طباطبایی با تفکیکیان در نفی محییالدین، عبارت «تردیدآمیز» زیر را از آن مرحوم در آثار خود میآورد: (1) چطور میشود محییالدین را اهل طریقت دانست با وجودی که متوکل را از اولیای خدا میداند؟ (2) ولی به دفاع «قاطع» علامه از محییالدین در پایان متن بالا که ناقل آن عالم فرزانهای مانند شهید مطهری است، هیچ اشارهای نمیکند.
(1) همچنین مؤیدالدین جندی (نخستین شارح تمام فصوص) برای وی مدعی عصمت شده و علامه سید جلالالدین آشتیانی در پاورقی، این ادعا را رد کرده و گفته است: اما شیخ اکبر با جلالت قدر و علو مقامش، از معصومین نیست؛ زیرا وی خطاهای فراوانی در فتوحات و آثار دیگرش دارد که بر هیچ کس پوشیده نیست و گروهی از فساق مانند متوکل و سایر فجار را در زمره اقطاب شمرده است.
مدعی است که اسم و خصوصیات همه اقطاب آینده را تا روز قیامت میداند، ولی به منظور حفظ حریم آنان و گونهای دلسوزی برای مسلمانان، از ذکر اسم و خصوصیات ایشان در کتاب خود پرهیز میکند: بدان (وفقنا الله و ایاک) که آثار مکتوب تا روزی که خدا وارث زمین و اهل آن شود، باقی خواهد ماند.
(1) و حضرت علامه مجلسی(ره) با اشاره به اینکه انسان باید برای روز رستاخیز پناهگاهی داشته باشد، به کشف و شهودهای او اعتراض میکند و میگوید: یا پناه به محییالدین خواهی برد که هرزههایش را در اول و آخر این کتاب [عین الحیاة [شنیدی و میگوید: جمعی از اولیاءالله هستند که رافضیان را به صورت خوک میبینند و میگوید: به معراج که رفتم مرتبه علی(ع) را از مرتبه ابوبکر و ______________________________ 1."