خلاصة:
تباین و جدا انگاری علم و دین یکی از راهکارهایی است که برخی از اندیشمندان در بحث علم و دین به آن قائل شده اند. افرادی چون کانت، ویتگنشتاین، والتر استیس و شلایر ماخر با دیدگاههای متفاوت در این وادی به اظهار نظر پرداخته اند.
در میان مستشرقان نیز نظریه جدایی علم و دین، طرفدارانی دارد که از مهمترین آنها میتوان به پروفسور احمد دلال اشاره کرد. وی در مدخل «علم و قرآن» دایره المعارف قران لیدن با دفاع از این نظریه، تلاش کرده تباین و جدایی قرآن و علم را اثبات نماید.
احمد دلال با ذکر تاریخچه ای ناقص از تفسیر علمی قرآن، فاصله هزار ساله در سیر تفسیر علمی قرآن را نادیده انگاشته است. در واقع، وی با پیشفرض جدایی و تباین علم و قرآن وارد بحث شده اقوال مفسران و دانشمندان اسلامی را بر این پیشفرض حمل می کند. همچنین خلط برخی از مباحث موجب شده است که وی به جدایی قرآن از علم قائل گردد. این دیدگاه احمد دلال با نقدهای اساسی روبه روست که با بررسی آن می توان به نتیجهای خلاف نتیجه او دست یافت. نکته اساسی مقاله این است که اصولا جدا انگاری قرآن و علم تصویر روشن و معقولی ندارد.
Some of the schoalars under the discussion of Sciene and Religion are of the opion that there is is a divergence and separation between science and religion. Scholars like Kant، Wittgenstein، Walter Stacy and Shlayr Makhr have given their opinion with a different approach in this realm.
Among Orientalists too the view of the divergence of religion and science has supporters and one of the leading figure of that is Professor Ahmad Dalal. He، in his introduction to the Science and religion of Leiden encyclopeadia، defending this view tries to substantiate this diveregence and separation of science and religion.
Ahmad Dalal with reference to incomplete history of scientific exegesis of the Qur’an has ignored the glorious scientific discussions of the scientific exegesis of the Qur’an and in fact، he with presumption to the divergence and separation of science and religion imposes the views and statements of exegetes and Islamic scholars on this issue. Similarly، by mixing certain discussion he lead to believe in the divergence and separation of the Qur’an and science. This view of Ahmad Dalal faces fundamental criticism that can be countered with a critical review of his conclusion. In short، the fundamental point of the article is that the principle of separation of the Qur’an and science does not contain any logical and enlightened substantiation.
ملخص الجهاز:
چنانکه در نقد دیدگاه کانت گفته شد، دین اسلام، خصوصاً قرآن، در بسیاری از آیهها به مسائل علوم تجربی نیز اشاره نموده است و در برخی موارد با دادن نظریات علمی، هدف، روش و موضوع خود را علوم تجربی قرار داده است؛ مثلاً در بحث زیست شناسی به مسئله آب که منشأ حیات برای تمامی موجودات اشاره میکند: (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ( (انبیاء/30) یا در آیهای دیگر به نقش بادها در باروری گیاهان توجه میدهد: (وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ( (حجر/22).
دقت در برخی از آیات قرآن که در زمینههای مختلف علمی مطرح شده است، این تفکر را تقویت میکند که قرآن در برخی از آیات به مسائل علوم تجربی اشاره نموده است (جلالی، بررسی اعجاز زیستشناسی قرآن، 165-180).
4. دیدگاههای مستشرقان پیرامون تباین قرآن و علم برخی متفکران مسلمان که غالباً مروج افکار علمی مستشرقان، برای پرهیز از گرفتاری در دام تعارض علم و دین، قائل به جدایی و تمایز علم و دین میشوند و گزارههای قرآنی را از گزارههای علمی جدا کرده، تلاشهای دانشمندان و مفسران اسلامی متقدم را در این زمینه به جدایی علم و قرآن سوق میدهند.
او در مدخل «علم و قرآن» دائره المعارف قرآن لایدن، بحث مفصلی در باره تاریخچه قرآن و علم مطرح میکند و با ذکر اقوال برخی از متفکران اسلامی در دورههای مختلف و نقد و بررسی دیدگاه مفسران، به تمایز و جدایی علم و قرآن قائل میشود.