خلاصة:
میان ادیان الهی مشابهتهای بسیاری در عقاید مربوط به مبدأ روح، سرنوشت روح پس از مرگ، رستاخیز، داوری و بهشت و جهنم وجود دارد که این امر حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگر است. هر چند این ارتباط؛ بویژه در ادیان توحیدی همچون یهود و اسلام بیشتر به چشم میخورد؛ اما بررسی مشابهات دو دین زرتشتی و یهودی نیز به دلیل ارتباط فرهنگی و سیاسی میان زرتشتیان و یهودیان پس از سقوط اورشلیم و اسارت یهودیان به دست بخت النصر و سپس فتح بابل توسط کوروش و آزادی یهودیان که زمینهساز نفوذ فرهنگ ایرانی و عقاید زرتشتی در اعتقادات یهود گشت، حائز اهمیت است. از جملة این مشابهات اعتقاد به ماهیت دوگانة روحانی و جسمانی انسان، پذیرفتن روز رستاخیز به عنوان امری مسلم و مراتب بهشت و جهنم نزد پیروان این دینهاست. با مطالعه در اعتقادات ادیان به طور کلی و در باب مباحث مربوط به آخرت شناسی و حیات روح پس از مرگ به صورت جزئیتر، چنان که موضوع این نوشتار است، میتوان به یکی بودن منبع تعالیم آنان که همانا وحی پروردگار است پی برد. اگرچه بعضی عقاید موجود در دو دین یهودی و زرتشتی در سه اثر عرفانی که در این جستار مورد بررسی قرار گرفتهاند، وجود ندارد، مانند وجود تناسخ و حلولگرایی در یهود که در برخی منابع؛ بویژه آثار کابالیستی بدان اشاره شده است، اما شباهتهایی هم وجود دارد که به سبب اشتراک مبدأ وحی است و نمیتوان این مشابهات را انکار کرد.
ملخص الجهاز:
"مطابق اعتقادات اولیه و آنچه که در کتاب ایوب آمده است، مبنی بر این که حیاتی پس از مرگ وجود ندارد و مرگ به عنوان داوری نهایی و دور شدن از رحمت یهوه است: «اگر روح و نفحة خویش را نزد خود بازگیرد، تمام بشر هلاک میشوند» (ایوب، 34/ 15) و «کسی که به گور فرو میرود بر نمیآید، به خانة خود دیگر برنخواهد گشت و مکانش او را نخواهد شناخت» (ایوب، 7/ 10)، در دل یهودیان نوعی ناامیدی از زندگی در برابر رنجی که از ستم ستمکاران میکشیدند، حاصل شد و این امر به همراه اوضاع و شرایط بدی مانند سقوط اورشلیم، ویرانی معبد و تهاجم و غارت دشمن (نبوکد نصر) باعث به وجود آمدن صورتی از اعتقاد به رستاخیر در ذهن آنان شد؛ اما به نظر محققانی همچون فون گال و مورتون اسمیس، یهود و امدار اعتقادات ایران زرتشتی در باب روح و سرانجام آن است (آشتیانی، 1364، 257-262).
مطابق تعالیم تلمود، فرشتة مرگ ، جان(نشاما) فرد را که همچون وریدی پر خون با رگ های منشعب در سراسر بدن است از جسم بیرون میکشد که خروج روح از بدن نیکوکار چون بیرون کشیدن مویی از شیر و از بدن بدکار چون خارج کردن چوبی کلفت پر از خار با شدت از درون گلولة پشمی است و آنچه در شرح تعرف از حضرت رسول(ص) نقل شده نیز چنین است که چون فرشتگان رحمت و عذاب در حضور ملک الموت جان از تن بنده جدا کنند، جان نیکبخت از وی چون قطرهای آب که از مشک بر زمین چکد به آسانی و راحتی و جان بدبخت چنان که بابزنی در جسم فروبرند و رگ های او را واژگون از بدن بیرون کشند، بسختی از وی جدا میشود و این به اعتقادات یهود نزدیک است."