ملخص الجهاز:
"این تمدن هر قدر جلو میآید بر اساس تحولات و ترقیاتی که انسان در جهت تکنولوژی پیدا کرده، انسان را موفق میداند؛ چرا که جسم انسان و آسایش مادی وی ملاک بوده است؛ بر همین اساس امور معنوی را حاصل ضعف انسان در نسبت با طبیعت تعریف میکند، زیرا بشر به دلیل عدم توانایی تکنولوژی در مقابل قهر طبیعت ناتوان بوده و در نتیجه احساس نیاز به قدرتهای مافوق عالم مادی پیدا کرده و امور معنوی را برای خود مطرح کرده و بنیاد همهی ادیان و تفکرات عرفانی را زده است و در مسیر خود نهایت کوشش خود را معطوف به توانایی وجود مادی خود کرده است.
در واقع انسانی که به امر معنا و حقیقت اشیاء توجه دارد، وقتی میفهمد که هر چیزی در این عالم به چه منظوری آفریده شده و سیر کمالی آن چیست، شناخت و دید او نسبت به طبیعت نیز به همین شکل میشود.
در واقع زیبایی وجود دارد و انقلاب اسلامی یک وجه زیبا در زندگی بشر امروزی است، اما متأسفانه حاکمیت ندارد و چون بر جهان حاکم نیست، ما امروز نمیتوانیم زندگی هنرمندانهای داشته باشیم و هنر به معنای حقیقی بر زندگی ظاهری ما سایه بیندازد.
اگر بخواهیم رابطهی بین مخاطب و هنرمند را در نظر بگیریم، آیا فقط در صورتی که مخاطب با آن عالم روحانی مد نظر هنرمند نسبتی داشته باشد و زندگیاش روحانی باشد، اثر خلق شده مورد پسند او واقع میشود؟ باید دید آیا مخاطب اثر هنری در ابداع اثر هنری مؤثر است؟ یا هنرمند با ابداع اثرش مخاطب را به سوی خود میکشاند؟ مسئله این است که اگر ما هنر را یک امر کاربردی ببینیم، باید وارد این بحثها شویم."