ملخص الجهاز:
"نظام دستهبندی منابع طبیعی با وجود تعداد زیاد دستهبندیها در ادبیات اقتصادی(مانند فناناپذیر1تهیشدنی2، تقلیلیافتنی3،قابل استخراج4،قابل تولید مجدد5،تجدیدشدنی6،و ذخیرهء مجدد ایجادشدنی7)و با وجود فقدان توافق روی انواع منابعی که هریک از اصطلاحات مزبور مشتمل بر آنها باشند8،به نظر میرسد که یک نوع توافق کلی و ضمنی روی دستهبندی منابع طبیعی وجود داشته باشد که عبارتند از: 1-گروه فناناپذیر 2-گروه تجدیدشونده 3-گروه تهیشونده این شکل از دستهبندی را اگر نگوییم که از زمان ریکاردو حداقل میتوان گفت که از زمان مارشال وجود داشته است.
مثلا هرچند که زمین کشاورزی نرخ طبیعی نوگشتن پایین را نشان میدهد،اما عموما نرخ تهیشدن خالص آن نیز بسیار پایین است و به عنوان فناناپذیر در نظر گرفته میشود، به خصوص در مواردی که مالکیت آن خصوصی باشد،شتاب بخشیدن به نرخ نوگشتن از طریق استفادهء کود در کشت باارزش تلقی میشود و در این حالت،نرخ واقعی نوگشتن بالاست.
به عبارت دیگر،منابع پایانپذیر منابعی هستند عامل اصلی در تغییر جهت قیمتها، همان کمیابی است و لذا با برآورد میزان کمیابی حال و پیشبینی روند دسترسی به منابع و بهکارگیری آمارهای مربوطه در این مدل،میتوان روند کلی آتی را پیشبینی نمود که فقط نرخ مثبت تهیشدن در طی دورهء استفاده از آنها مشاهده میگردد.
مثلا،چرا حاصلخیزی خاک فناناپذیر تلقی شده است،در حالی که منابع مشابهی مانند آب تازه،شیلات و جنگلها که میتوان به شکلی آنها را هدایت و مدیریت کرد تا جای که نرخ تهیشدن صفر داشته باشند،به عنوان منابع تجدیدشونده در نظر گرفته میشوند."