ملخص الجهاز:
اما پیش از پرداختن به ماتیس و چگونگی رویکرد او به نگارگری ایرانی و تأثیری که این هنر در تکامل آثار او داشته است،ابتدا در مورد هنر غرب و هنر شرق به اختصار نکاتی آورده میشود.
در نتیجه موضوع و شکل در آثار هنری ایرانی-اسلامی هماهنگی در رنگ سرخ(اتاق سرخ)،هانری ماتیس (به تصویر صفحه مراجعه شود) همگونتر و همذاتتر از آثار غربی شد.
و. جنسن در کتاب تاریخ هنر خود آورده است که:گوگن معتقد بود که تمدن مغرب زمین از جا در رفته است و جامعه صنعتی بشر را به سوی زندگی ناقصی که باید صرف منافع مادی شود،سوق میدهد،بدون آنکه مجالی برای بروز عواطف انسانی بر جای بگذارد.
احتمال دارد، ماتیس برای اولینبار در همین نمایشگاه،با هنر اسلامی-ایرانی (نگارگری ایرانی)آشنا شده باشد.
ماتیس از بررسی دستاوردهای گوگن،وان گوگ و سزان دریافت که: کاربست رنگ ناب همچون معادلی برای نور،تجسم فضا با بهرهگیری از جلوههای مختلف رنگها،وضوح و سادگی خطهای شکلساز،سازماندهی تصویر به مدد نیروهای ذاتی خط و رنگ،موضوع،از طریق این هماهنگی صوری در پردهی نقاشی بیان هنری مییابد و این،نوعی هماهنگی قابل مقایسه با ترکیب اصوات در موسیقی است.
پاکباز معتقد است که نگارگری ایرانی راهحل مسألهای را به ماتیس نشان داد که او در نقاشیهای سال 1900-زمانی که روش سزان را میآموخت-با آن درگیر بود:چگونه میتوان تصویری به وجود آورد که ساختمان فصلبندی شده از اجزاء داشته باشد ولی درکی غیر پرسپکتیوی از فضا ایجاد کند.
ماتیس با آنچه از نگارگری ایرانی آموخت به هنر مطلوب خود دست یافت:«آنچه آرزو میکنم هنری است...