خلاصة:
تجربیات تلخی که جامعه جهانی در خلال جنگ ها پشت سر گذاشته، موجب ارتقاء جایگاه محیط زیست در حقوق مخاصمات مسلحانه شده، به نحوی که می توان هنجارهای آن را در زمره عرف بین الملل و قواعد آمره با اثر ارگا اومنس قرار داد. از همین رو پژوهش حاضر در صدد است با توجه به موقعیت استراتژیک منطقه خلیج فارس و تجارب ناشی از دو جنگی که در منطقه به وقوع پیوسته، بویژه جنگ دوم خلیج فارس (1990-1991) و تبعات زیست محیطی آن، با بررسی قواعد حقوقی موجود در زمان جنگ دوم و نیز قواعدی که پس از آن تدوین گشته به رویکرد حقوقی جدیدی برسد، تا در صورت وقوع جنگی احتمالی در منطقه خلیج فارس و یا در سایر مناطق دنیا در پرتو آن رویکرد آسیب های زیست محیطی ناشی از مخاصمات مسلحانه را به حداقل رساند.
ملخص الجهاز:
در اين ميان از آنچه در حقوق بين الملل مدرن مورد توجه خاص قرار گرفته ميتوان از محيط زيست در تمامي ابعادش و حفاظت از آن درشرايط جنگ و صلح نام برد (٢٩٣-٢٩٢ :٢٠١٠,Henderson)، چرا که جامعه جهاني موفق به درک اين مسئله شده که محيط زيست يعني هر آنچه که حيات بشري به آن وابسته بوده ( ,Habibi ٦ :٢٠٠٠)و تنها کره مسکون است ، از همين رو جامعه جهاني از يک سواهميت و نقش محيط زيست را انکارناپذيرميداند و از سويي ديگر وقوع مخاصمات مسلحانه را اجتناب ناپذير ميداند و به دنبال آن است که به کمک قواعد الزام آور آسيب هاي وارده بر محيط زيست بشري را در خلال درگيريهابه حداقل ممکن برساند.
از همين رو ميتوان نتيجه گرفت که ، در عصر حاضر به سبب آنکه وظيفه دولتها در حفاظت محيط زيست در خلال مخاصمات مسلحانه در قالب يک قاعده آمره و تعهد بين المللي ارگااومنس در سطح جهاني به رسميت شناخته شده است ،ميتوان اميد داشت در صورت وقوع جنگي احتمالي در خليج فارس و يا در هرنقطه ديگر از جهان با رعايت قواعد مذکور اثرات سوء زيست محيطي جنگ را به حداقل رساند و شاهد تجربيات تلخ گذشته نباشيم ، هرچندغايت هدف جامعه جهاني زندگي در جهاني عاري از هر گونه جنگ ميباشد.