خلاصة:
بررسی اخلاقی ، فقهی و حقوقی استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بر دو عنصر موضوعی و حکمـی اسـتوار اسـت . در نوشـتار حاضـر تـلاش گردیـده اسـت بـا توجـه بـه مصـادیق سلاحهای کشتار جمعی ، ملاکهای موثر در حکم از قبیل حجم خسارت، نـوع خسـارت و قصد ایراد خسارت، بررسی و پـس از آن بـا توجـه قواعـد مربـوط بـه جنـگ و جهـاد و همچنین قواعد در جنـگ و جهـاد، وضـعیت کشـتار غیرنظامیـان، بـه عنـوان یـک اصـل و استثنائات وارده بر آن، بررسی شود. با توجه به این دو امـر، حکـم اسـتفاده از سـلاحهـای کشتار جمعی مورد پژوهش قرار گرفته است . همچنین در حقوق اسـلامی از آنجـایی کـه مبنای حکم ، اراده تشریعی حکیمانه است ، تلاش گردیده ملاکهای مطرح در سلاحهای کشتار جمعی با ادله فقهی و آرا فقیهان تحلیل و حکم مسئله ، استنباط شود.
Moral, juridical, and legal study of using weapons of mass destruction is based on two factual and judgmental issues. In the present writing, the author has tried to study factors influencing judgment such as extent of damages, type of damage, and intent to cause damage while taking into account instances of weapons of mass destruction. Then, while considering rules concerning war and jihad as well as rules which should be at work in war and jihad, the situation of slaughter of civilians has been, as a principle and its exceptions, discussed. Based on the two above points, the rule concerning weapons of mass destruction has been studied. Also, in the Islamic Law, since rule is based on the wisely legislative will, attempts have been made to analyze standards concerning weaponsof mass destruction based on juridical proofs and opinions of jurists and the rule concerning this issue is inferred.
ملخص الجهاز:
بیان مصادیق اگر چه ممکن است در ادبیات نظامی و مانند آن مفید باشد اما برای شناخت احکام اخلاقی ، فقهی و حقوقی چندان مفید نیست ؛ زیرا این عناوین نیز در فقه و حقوق موضوع حکمی قرار نگرفته است و در مباحث اخلاقی نیز خود عنوان ، دارای اهمیت نیست .
برای مثال اگر صحنه نبرد نزدیک شهری باشد و ارتشی در جنگ سلاح شیمیایی به کار گیرد و وزش باد مواد شیمیایی را به شهر برد در این صورت ممکن است استفاده کننده منکر قصد ایراد زیان به مردم ساکن شهر و غیرنظامیان شود.
به عبارت دیگر از نظر ایشان ، جهاد، متضمن کشته شدن افراد ناتوان و بی گناه است ، بنابراین مشروعیت آن به معنای پذیرش * البته با رواج اقدامات تروریستی ، به کارگیری این دسته از سلاحها توسط تروریست ها مورد توجه کشورها قرار گرفته و گاه قانونگذاران داخلی برای برخورد با آن ، سلاحهای کشتار جمعی را موضوع حکم قرارداده و حتی به تعریف آنها اقدام کردهاند.
در بدو امر ممکن است ادعا شود ادله و فتاوی فقهی ، صورتهایی از تأثیر دوگانه را در بر می گیرد اما با توجه به تحلیلی که ارائه شد به خصوص مواردی که کشتار غیرنظامیان بسیار وسیع باشد، شامل ادله و فتاوا نمی شود و به بیان دیگر ادله و فتاوا از به کارگیری این گونه سلاحها انصراف دارد.