خلاصة:
امثال و حکم بخشی قابل توجه از ادبیات و فرهنگ جوامع مختلف و بیان کننده دغدغه ها، آرزوها و آرمانهای توده مردم است که از دور دستهای تاریخ به یادگار مانده است. مقوله زن یکی از موضوعاتی است که در ضرب المثلها مورد توجه واقع شده و جایگاهی درخور یافته است. زن در ادبیات کلاسیک فارسی و عربی چهره چندان مثبت و درخور ستایشی ندارد. در میان امثال و حکم نیز هویت زن مخدوش و تیره و دیدگاههای منفی نسبت به او بر سیمای او سایه افکنده است. سیمای زن در امثال و حکم فارسی و عربی از همگونیهای فراوان برخوردار است. کم خردی، سست رای بودن، لزوم خانه نشینی و مستوری، سزاوار تنبیه بودن و ناقص الخلقه بودن از آن جمله است. از آنجا که برخی، این نگاه منفی به زن را در جوامع ایرانی و عربی تا حدودی برگرفته از نگاه دینی مردم این جوامع می دانند جستار حاضر با روش تحلیل محتوا و بر اساس آموزه های اسلامی به بررسی انتقادی سیمای زن در امثال و حکم فارسی و عربی پرداخته و با استناد به آیات و روایات، بی پایه بودن چنین ادعاهایی را اثبات کرده است.
Proverbs، remained from ancient history، are important part of literature and culture of the different societies that show the anxieties، hopes، goals، and expectancy of people. Woman is a subject that has great importance in proverbs. This subject does not have a positive characteristic in classical Persian and Arabic literature. There are some negative and dark views ascribed to women and her identity in Persian and Arabic Al-amthal wa al-hikam. Foolishness، indeterminacy، the need to stay home and be covered، worthy of punishment، and deformed body are of those features assigned to women. Since this negative view of women in Persian and Arabic communities is considered to have driven partly from the religious perspective of people، this article aims to present a critical view on this subject based on the Islamic teachings in the Persian and Arabic Al-amthal wa al-hikam inrelation to the Koranic verses and Hadiths to prove these claims ill-founded.
ملخص الجهاز:
از آنجا که برخی، این نگاه منفی به زن را در جوامع ایرانی و عربی تا حدودی برگرفته از نگاه دینی مردم این جوامع میدانند جستار حاضر با روش تحلیل محتوا و بر اساس آموزههای اسلامی به بررسی انتقادی سیمای زن در امثال و حکم فارسی و عربی پرداخته و با استناد به آیات و روایات، بیپایه بودن چنین ادعاهایی را اثبات کرده است.
از امثال میتوان دریافت که مرد ایرانی در گذشته حتی راجع به اساسیترین مسائل زندگی از مشورت با همسر خود دریغ مینموده است؛ چنانکه آوردهاند: «هرگز نبینی زنی را رای زن» (دهخدا، 1385ش: 4/1971) این طرز فکر گاهی تا آنجا پیش میرود که پیشینیان معتقد بودند اگر مرد از زن اطاعت کند عنوان مردی از او ساقط میشود و زن لقب میگیرد: عیال زن خویش باشد هر آن کس که فرمان بر زن کند خویشتن را انوری (همان: 2/1119) کـــسی کـــو بود مهـتر انجمن کفــن بهتر او ز فــرمان زن (همان: 3/121) چــو کــردی مشــورت با زن خــلاف زن کــن ای نادان (همان: 279) «مشورت با زنان تباه است و سخاوت با مفسدان گناه» (به نقل از شکور زاده بلوری،1372ش: 640) از فروعات نهی مشورت با زن در امثال فارسی توصیه به اطاعت نکردن از او است.