خلاصة:
هر کشوری سیاست خارجی خود را مطابق با تواناییها و ظرفیتهای موجود و در راستای نیل به منافع ملی تنظیم و اجرا میکند. در این میان ممکن است سیاست خارجی یک کشور متاثر و پیرو یک قدرت خارجی هم باشد. با مطالعه تاریخ سیاست خارجی ایران، فراز و نشیبهای فراوانی را میتوان مشاهده کرد. دوره بعد از کودتای 28 مرداد 1332 از مقاطع مهم تاریخی در سیاست خارجی ایران میباشد که در آن سیاست خارجی در چرخشی کامل از موازنه منفی به سوی وابستگی و تحتالحمایگی رفت و باعث تمدید حضور بیگانگان در خاک ایران تا انقلاب 1357 گردید. نوشتار پیشرو به بررسی چگونگی این چرخش میپردازد و در پی آن است تا نشان دهد که چگونه قدرتهای خارجی برای کسب منافع خود به دخالت در امور کشورهای دیگر میپردازند و در این راستا از همراهی و همکاری بعضی عوامل داخلی دستنشانده که نه در خدمت منافع کشور خود بلکه در خدمت اربابان خارجی خود هستند، هم سود میبرند. در این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بهصورت توصیفی بیان میدارد که وابستگی ایران به قدرتهای خارجی در این مقطع زمانی از عوامل موثر نفرت مردم از قدرتهای مداخلهگر و عوامل داخلی آنها میباشد که در نهایت منجر به انقلاب اسلامی 1357 گردید.
ملخص الجهاز:
"اما وضعیت ایران دهه 1330 حکایتی دیگر دارد؛ قدرتهای غربی که با برداشتن رضاشاه در جریان جنگ جهانی دوم بهترین گزینه را برای خدمت به منافع خود پسرش محمدرضا میدانستند، اینبار برخلاف انتظار خود شاهد ملی شدن نفت ایران بودند و بیم آن میرفت که ایران برای همیشه از دست غرب برود و شاید به دامن شوروی و کمونیسم بیفتد، چیزی که تمام آرزوها و انتظارات غربیها را بر باد میداد؛ به این دلیل بود که غربیها و در رأسشان انگلستان چاره را در دخالت مستقیم دیدند و تلاش کردند قبل از آن که اتفاقی ناگوار برای این طعمه نفتی و دست نشانده بیفتد آنرا نجات دهند و دوباره از آن خود سازند؛ در همین راستا بود که کودتای 28 مرداد1332 طراحی و اجرا شد.
بعد از آنکه در دوران دکتر مصدق نفت ملی اعلام شد و باعث ایجاد فشارهایی بر ایران شد؛ از مهمترین مأموریتهای زاهدی بهویژه در عرصه سیاست خارجی برقراری رابطه مجدد با انگلستان و مشخص ساختن وضعیت نفت ایران بود که در این راستا از حمایت کامل آمریکا و انگلستان برخوردار بود و زاهدی هم در مرحله اول حل بحران نفت و رفع اختلاف ناشی از آن میان ایران و انگلیس را در برنامه خود قرار داد (Ramazani, 1975: 203).
سیاست خارجی ایران در مواجهه با بلوک شرق ایران با شوروی بر سر مرزها اختلاف داشت همچنین شوروی با حمایت از حزب توده در دهه بیست بهدنبال دخالت در امور داخلی ایران بود هر چند بعد از مرگ استالین تقریبا یک فضای نسبتا باز در شوروی ایجاد شد که رویکرد این کشور نسبت به سایر کشورها را دچار تغییر کرد اما در نهایت شوروی بهدلیل رقابت با آمریکا و جنگ سرد بهدنبال نفوذ هر چه بیشتر خود در کشورهایی مثل ایران بود."