ملخص الجهاز:
مسایل اجتماعی و سیاسی در این بخش نسبت به سایر بخشهای کتاب با تصریح و تأکیید بیشتری همراه است،مانند هجویهای که مردم در باره دختر کنت دومونته فورته،مؤسس شهربانی در تهران عهد ناصری،ساخته بودند و روایت کاملی از آن در این کتاب آمده است: لیلا را بردن چال سیلابی بخشش آوردن نان و سیرابی لیلا را بردن دروازه دولاب براش خریدن ارسی و جوراب لیلا را بردن حمام گلشن کنت بیغیرت چشم تو روشن (ص 70) تصنیف هجوآمیزی که در عزل ظل السلطان از حکومت اصفهان ساخته شده نیز در ردیف همین نگاه است: گاری امیرزاده کو جامهای پر از باده کو آن بچهها ساده کو شاهزده جان خوب کردی رفتی قاچ زینو بگیر نیفتی کو اصفهان پاتخت من نوع نگاه مردم به استبداد در حال زوال قاجار،هزل و تمسخر مستبدینی هم چون ظل السلطان،و برخورد آنها با ایدهها و پدیدههای وارداتی به صراحت در این اشعار بازتاب پیدا کرده و به خوبی قابل پیگیری هستند کو توپچی و کو تخت من کو حکمهای سخت من ای خدا ببین این بخت من(ص 78) تعدادی از ترانهها و اشعار این بخش از حالت هجو خارج شده و با قبیحترین و رکیکترین واژهها و تعابیر،خشم سرایندگان را نسبت به منسوبین حکومت نشان میدهد.
مانند: یکی از امتیازات کتاب آن است که از زبامن مردم ضبط شده است،اما احتمالا به دلیل عدم تسلط ژوکوفسکی به زبان گفتار،در موارد زیادی واژهها یا تعابیر به شکل ادیبانه و به زبان نوشتاری ضبط شده است الف: گل سرخم چرا رنگت شده زرد مگر باد خزان بر تو گذر کرد برو باد خزان هرگز نیایی که هر چه بر سرم آمد خدا کرد مصرع آخر در بسیاری از نواحی جنوب به صورت زیر روایت میشود: که رنگ گل عذارم کردهای زرد ب: جنگ جنگ ساز میاد،از دروازه شیراز میاد(ص 110) که البته صحیح آن«جینگ جینگ ساز میاد...