خلاصة:
مطرح شدن مباحثی مانند آشنایی زدایی و برجسته سازی توسط رویکـرد فرمالیـسم ، تحـول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفـاهیم مـیتـوان زیبـاییهـای پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله ، بررسی سوره مبارکـه واقعـه از منظـر آشناییزدایی و برجسته سازی است . البته می دانیم که قرآن کریم ، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبه ای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تـشکیل مـیدهـد و دارای زیبـاییهـای ادبـی فراوانی است . مقصود از کاربرد نظریه های ادبی مختلف مثل آشناییزدایی و برجسته سـازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزش های ادبی – نقدی میتواند در بهتـرین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان میدهد بسیاری از پدیدههـای طبیعـی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به امـوری عـادی تبـدیل شـده بـه واسـطه آشناییزدایی و قاعده افزایی برجسته شده اسـت . اسـتفاده گـسترده از تکـرار صـامت هـا و مصوتها، تکرار در سطح کلمه ، جمله و ساخت های نحوی ، همچنین به کـارگیری سـاختار شرطی ، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیکهای زبانی و ادبـی اسـت کـه در سوره واقعه برای آشناییزدایی و برجسته سازی به کار گرفته شده است .
Russian formalists made great changes in the literary critics in the 20th Century putting forth subjects like defamiliarization and foregrounding. Their purpose was to establish an independent science for studying literary works. However، they went to extremes so that they laid external factors aside and tried to find literariness solely in the text. Although the holy Quran is not a literary text، every verse and chapter has literary beauties، so that we can study it through different methods. The purpose of this article is to study the Sura al-Waghi''a from the formalist viewpoints of defamiliarization and Foregrounding. This research shows that many of senses and natural phenomena which are ordinary for people، became strange and fore grounded by defamiliarization and over regularization via phonetic، verbal and syntactic parallelism.
ملخص الجهاز:
"بـدیهی اسـت کـار انسان تنها کشت است ، اما رویانیدن تنها کار خدا است ، و لـذا در حـدیثی از پیغمبـر اکـرم ص نقل شده که فرمود:لایقولنا حد کمزرعت ولیقل حرثت (فان الزارع هو الله ): هـیچ یـک از شـما نگوید: من زراعت کردم، بلکه گوید کشت کردم" (زیرا زارع حقیقـی خـدا اسـت ) شـرح ایـن دلیل چنین است که انسان کاری را که در مورد زراعت میکند بی شباهت بـه کـار او در مـورد تولد فرزند نیست ، دانه ای را میافشاند و کنار میرود، این خداوند است که در درون دانه یـک سلول زنده بسیار کوچک آفریده که وقتی در محیط مساعد قرار گرفت در آغاز از مواد غـذایی آماده در خود دانه استفاده میکند، جوانه میزند، و ریشه میدواند، سپس با سـرعت عجیبـی از مواد غذایی زمین کمک میگیرد، و دستگاه های عظیم و لابراتوارهای موجود در درون گیـاه بـه کار میافتد و غوغایی بر پا میکند ساقه و شاخه و خوشه را میسازد و گاه از یک تخم صد ها یا هزاران تخم برمیخیزد (مکارم شیرازی ، ١٣٧٤، ج٢٣: ٢٤٩ و ٢٥٠) آشنایی زدایی از باران «أفرأیتم الماء الذی تشربون (٦٨) أأنتم أنزلتم و هم نالمزن أم نحن المنزلـون (٦٩) لـو نـشاء جعلناه أجاجا فلولا تشکرون» (٧٠) آیا به آبی که مینوشید اندیشیدهاید؟ آیا شما آن را از ابر نازل میکنید؟ یا ما نازل کنندهایـم ؟ هرگاه بخواهیم این آب گوارا را، تلخ و شور قرار میدهیم ، پس چرا شکر نمیکنید؟ واژه "مزن" فقط یک بار در قرآن ذکر شده: نکتـه جالـب تفـاوت سـحاب بـا مـزن اسـت ."