خلاصة:
تجرد نفس که از مسائل مسلم نزد فلاسفه اسلامی میباشد، از سوی مکتب تفکیک به چالش کشیده شده است و بر اثبات مدعای خود ادله عقلی و نقلی ارائه نموده و با استناد به آنها تجرد نفس را مخدوش نمودهاند. نگارنده در پژوهش حاضر، ادله اهل تفکیک را در جهت مادیت نفس آورده است؛ اما به نظر میرسد که با توجه به برخی ادله و روایات، این مسئله، جای تأمل، دقت و باریکبینی بیشتری دارد.
ملخص الجهاز:
"هر چند این دیدگاه اصرار دارد که نظریاتش با جزمیت خاصی، نظریات شریعت را ابراز مینماید؛ اما در حقیقت، به نظریات و برداشتهای متکلمان گرایش پیدا کرده و آنها را با مذاق و مشرب خویش موافق یافته و گزینش نموده است، بیش از همه نظریات متکلمان اشعری، مانند جوینی در لسان تفکیک متداول است و رأی به مادیت نفوس میراث به جا مانده از تفکر پیشگامان اشعری است (موسوی، 1382، ص385)؛ در مقابل، حکمای الهی با ادلۀ عقلی، تجرد نفس را اثبات میکنند، حال آنکه بیشتر متکلمان سنی و برخی متکلمان و محدثان شیعه هم به مادیت نفس قائل شدهاند، به گونهای که برخی محدثان مدعیاند که هیچ دلیل عقلی بر تجرد و یا مادیت نفس اقامه نشده است؟ اما ظواهر نقل دلالت بر تجسم آن دارد (مجلسی، 1403ق، ج61، ص104).
ـ مادیگرایی حاکم بر این دیدگاه که همۀ ارواح حتی روح پیامبر اعظم را، با روایاتی که در آنها صراحتا به «حقیقت محمدیه» نور اطلاق شده است، همانند: «انا و علی من نور واحد»، یا در آیه: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور» مادی میدانند؛ در صورتی که اگر جوهر ذات انسان، مادی محض باشد و استعداد برای خروج نداشته باشد، چگونه به عالم نور وارد میشود؟ (همان، 450) ـ در مورد نفی تجرد نفس (قدم نفس و عدم نیاز نفس)، این سخن نمیتواند مستندی قابل قبول برای مادیت نفس باشد؛ بلکه برعکس آن ادعا، شیء هر چه لطیفتر باشد، نیازمندی خویش را به خالق بیشتر درک خواهد کرد و مادیت و ظلمانیت از هر حجابی غلیظتر است."