خلاصة:
رمانتیسم، یک نهضت فکری، ادبی، فرهنگی و اجتماعی است که در اواخر قرن هجدهم میلادی در اروپا ظهور و بروز یافته است. این نهضت توانست فرهنگ و اندیشة بسیاری از ملل مختلف جهان ـ از جمله ایران ـ را تحت تاثیر آراء و عقاید خود قرار دهد. مقولة رمانتیسم در هر دورهای از شعر و نثر فارسی به شکلهای گوناگون به چشم میخورد امّا در عصر مشروطه این نهضت عمدتا از اعماق تحوّلات ادبی و اجتماعی آن دوره بر آمده است. شاعرانی چون: میرزادة عشقی، نسیم شمال و ملکالشّعرای بهار چهرههای شاخص ادبیّات مشروطه هستند که هر کدام از آنان اندیشههای خاص خود را در شعر انعکاس دادهاند.
ملکالشّعرای بهار با وجود این که دارای گرایش شعری کلاسیک است، به علّت نوگرایی عصر خویش، اشعاری را سروده که با عناصر رمانتیک همخوانی کامل دارد. پنج اصل مهمّ از اصول فکری رمانتیکها یعنی؛ آزادی، هیجان و احساس، گریز و سیاحت، کشف و شهود، تشخیص عمومی (من واقعی) و افسون سخن (صور خیال) بخش گستردهای از مضامین شعری او را تشکیل میدهد و هیچگاه نمیتوان آنها را از تار و پود شعرش جدا نمود
ملخص الجهاز:
البته این شباهت و همانندی به معنی همسانی کامل نیست و یقینا پارهای از خصوصیات ادبیات جدید فارسی نیز منحصر به خود آن است و از سنن، فرهنگ، میراث ادبیات کهن فارسی، محیط، وضعیت اجتماعی، تاریخی خاص ایران و… ناشی میشود؛ بنابراین در بررسی ادبیات جدید فارسی نیز نمیتوان تمامی فرایندها و مسائل و مفاهیم مربوط به ادبیات غرب را عینا و با همان ابعاد، ویژگیها، با همان توالی و ترتیب، همان زمینهها و علل و دلایل جستوجو کرد.
ادبیات جدید فارسی، از طریق ترجمة آثار ادبی غرب و استفادة مستقیم شاعران و نویسندگان از این آثار، از غرب تأثیر پذیرفته است و هم از لحاظ سیر تحولات اجتماعی و تاریخی برخاسته از جهان جدید و مناسبات خاص آن، تا حدودی با غرب همانندی دارد.
البته این شباهت و همانندی به معنی همسانی کامل نیست و یقینا پارهای از خصوصیات ادبیات جدید فارسی نیز منحصر به خود آن است و از سنن، فرهنگ و میراث ادبیات کهن فارسی، محیط، وضعیت اجتماعی و تاریخی خاص ایران و… ناشی میشود؛ بنابراین، در ادبیات جدید فارسی نیز نمیتوان تمامی فرآیندها و مسائل و مفاهیم مربوط به ادبیات غرب را عینا و با همان ابعاد و ویژگیها و با همان توالی و ترتیب و زمینهها جستجو کرد.