ملخص الجهاز:
"با عنایت به مطالب فوق، مقاله حاضر قصد دارد به این پرسشها پاسخ دهد: 1ــ اصولا تشکیل و فعالیت سازمانهای اطلاعاتی و انتظامی ایران پس از سقوط رضاشاه چه فرایندی را پشت سر گذاشت؟ 2ــ این دستگاههای اطلاعاتی ــ انتظامی و پلیسی چه ارتباطی با یکدیگر داشتند؟ 3ــ هدف حکومت از تشکیل این سازمانهای عمدتا موازی، چه بود و چه نتایجی در پی داشت و چه تاثیراتی بر فعالیت آنها گذاشت؟ پاسخ به این پرسشها نیز بر واقعیات زیر استوار خواهد بود: 1ــ با سقوط رضاشاه که مقارن بود با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین، تا مدتها کشور از خلأ یک نیروی کارآمد و انسجامیافته اطلاعاتی ــ امنیتی و انتظامی رنج میبرد و همین امر خود موجب شد بعضی واحدهای اطلاعاتی نهچندان مهم از سوی بخشهایی از حاکمیت ایجاد شود؛ 2ــ بالاخص پس از کودتای بیستوهشتم مرداد 1332 که شاه آشکارا به روش استبدادی و خودکامانه حکومت روی آورد، همزمان با تشکیل سازمانهای اطلاعاتی ــ امنیتی و پلیسی ــ انتظامی جدید، تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی پیشین هم به منظور حمایت از حکومت در برابر مخالفان پرشمار از اقشار و گروههای مختلف سیاسی تقویت شدند؛ 3ــ در همان حال شاه، همچنانکه مطلوب میپنداشت، هیچگاه درصدد برنیامد فعالیتهای این سازمانهای چندگانه امنیتی و انتظامی را در تشکیلاتی واحد، متمرکز و درعینحال کارآمدتر ادغام کند یا حتی مانع شود که رقابت و اختلاف درونی میان آنها بهوجود آید؛ پدیدهای که بهویژه در واپسین سالهای عمر حکومتش موقعیت او و رژیمش را در برابر مخالفان، سخت آسیبپذیر ساخت."