خلاصة:
ازدواج ، یکی از وقایع حیاتی در هر جامعه محسوب می شود که اثری مستقیم بر ساخت ، ترکیب و تحول های جمعیتی آن سرزمین دارد. شناخت الگوهای فضایی ازدواج ، به برنامه ریزی فضایی و پایش تحول های آتی سرزمین کمک میکند. وال محوری پژوهش این است که الگوهای فضایی ازدواج در ایران چیست و از چه روندهایی تبعیت میکند. برای انجام پژوهش از روش اکتشافی داده های مکانی استفاده شده است . تحلیل اکتشافی داده های فضایی، بسط تحلیل داده های اکتشافی بر داده های فضایی است . اهداف ESDA بیشتر توصیفی است تا اثباتی و به دنبال کشف و شناسایی الگوهای فضایی است . برای شناخت الگوها و روندهای فضایی با کمک آمار فضایی، میانگین متحرک فضایی و روندهای فضایی محاسبه و تبدیل به نقشه شده است . میانگین متحرک فضایی، برگرفته از سریهای زمانی است و به کمک ماتریس وزن جغرافیایی محاسبه میشود. یافته های پژوهش ، نابرابریهای فضایی در الگوی ازدواج را در نواحی روستایی کشور نشان میدهد. روندهای فضایی، از سلسله مراتب فضایی تاثیر میپذیرند. در نمونه های با رتبه کوچک ٦=k روندهای عمومی وجود ندارد و با افزایش مقدار k (تعداد همسایه های هر واحد فضایی )، الگوی روندهای فضایی تغییر میکنند؛ بدین ترتیب که ابتدا روندهای محلی پیدا میشوند و سپس به روندهای عمومی تبدیل میشوند. بررسی نقشه های جغرافیایی جمعیت دارای همسر نواحی روستایی ایران نشان میدهد که این الگوها تصادفی نیستند؛ بلکه از نظم و الگوی فضایی خاصی تبعیت میکنند. نقشه های الگوهای فضایی جمعیت دارای همسر در سطح استان نشان میدهد که بخش های مرکزی و شمالی کشور، بالاترین نسبت جمعیت ده ساله و بیشتر دارای همسر را به خود اختصاص میدهند، اما در بخش جنوبی کشور، این نسبت پایین است .
ملخص الجهاز:
"بررسی نقشه های جغرافیایی جمعیت دارای همسر نواحی روستایی ایران نشان میدهد که این الگوها تصادفی نیستند؛ بلکه از نظم و الگوی فضایی خاصی تبعیت میکنند.
برای شناسایی الدوهای فضایی وضعیت جمعیت دارای همسر نواحی روستایی، از روش میاندی متحرک فضایی استفاده شده است.
مقایسۀ درصد جمعیت بالای ده سال دارای همسر در مناطق روستایی برحسب جنسیت در مناطق روستایی، بیشتری نسبت زنان دارای همسر، مربوط به استانهای مازندران )٦١.
اختلاف های فضایی جمعیت دارای همسر کشور برای اینکه درک فضایی بهتری از الدوهای فضایی نسبت جمعیت دارای همسر در سطح کشور به وجود آید، شاخصهای نسبت جمعیت ده سال و بیشتر برحسب جنس و محل سکونت، تبدیل به نقشه شده است.
در ای پاوهش، از شاخصهای روند فضایی برای تبیی الدوی فضایی ازدواج در مناطق روستایی کشور استفاده شده است.
خراسان رضوی، یزد، اصفهان، قم، تهران و مازندران، بالتری نسبت ازدواج زنان را دارند و کمتری نسبت جمعیت دارای همسر نیز متعلق به بخشهای جنوب غربی کشور )استانهای کهدیلویه و بویراحمد، خوزستان، ایلم، لرستان و کرمانشاه( است.
تحلیل های محلی الگوهای فضایی نسبت جمعیت دارای همسر مناطق روستایی ایران با افزایش مقدار K، یعنی درنظرگرفت تعداد همسایة بیشتر برای تحلیل الدوهای فضایی تغییر مییابد.
بررسی نقشههای جغرافیایی جمعیت دارای همسر نواحی روستایی ایران نشان میدهد که ای الدوها تصادفی نیستند؛ بلکه از نظم و الدوی فضایی خاصی تبعیت میکنند.
نقشههای الدوهای فضایی جمعیت دارای همسر در سطح استان نشان میدهد که بخشهای مرکزی و شمالی کشور، بالتری نسبت جمعیت دهساله و بیشتر دارای همسر را بهخود اختصاص میدهند، اما در بخش جنوبی کشور، ای نسبت پایی است )نقشة ١(."