خلاصة:
در این پژوهش عوامل درون آموزشگاهی مؤثر در گرایش دانشآموزان به برنامههای امور
تربیتی مورد بررسی قرار میگیرد. به این منظور مقولههای درون آزمایشگاهی مانند
تقویت پایههای عقیدتی، فراهم بودن امکانات مناسب برای فعالیتهای فردی گروهی،
ارزشیابی عملکرد دانش آموزان، توجیه اولیا برخورد صحیح مسئولان مدرسه با مسائل
تربیتی و توجه به نیازهای فردی، بررسی میشود. نتایج به دست آمده نشان میدهد که دو
فرضیه اساسی مربوط به تقویت پایههای عقیدتی و ارزشیابی از عملکرد دانشآموزان مورد
تأیید قرار نگرفت ولی سایر فرضیهها از نظر پاسخگویان تأیید شد. بین نظر
دانشآموزان و مربیان به جز دو مورد، تفاوت، معنیدار بوده است. در مقایسة نظر
پاسخگویان درخصوص ابعاد ششگانه تحقیق، تفاوت، معنیدار بودهاست.
ملخص الجهاز:
"این پژوهش به منظور شناخت عوامل مؤثر در گرایش دانشآموزان به برنامههای تربیتی از دیدگاه دانشآموزان و مربیان طراحی شده است که درصدد بررسی مقولات پایههای عقیدتی و اسلامی دانشآموزان فراهم بودن امکانات مناسب به منظور فعالیتهای فردی و گروهی، ارزشیابی عملکرد دانشآموزان در برنامههای تربیتی، توجیه اولیا در ارتباط با برنامههای تربیتی، برخورد صحیح مسئولان مدرسه با مسائل تربیتی و فراهم بودن زمینه به منظور ارضای نیازهای فردی دانشآموزان بود که به صورت شش فرضیه مطرح شد که رابطة بین هر یک از مقولات بالا را با گرایش دانشآموزان به برنامههای امور تربیتی میسنجد.
جدول شماره 1: مقایسه میانگین پاسخگویان (467 نفر) فرضیهها میانگین انحراف معیار T مشاهده شده تقویت پایههای عقیدتی 66/3 71/0 12/2- فراهم بودن امکانات 96/3 75/0 43/7 ارزشیابی عملکرد دانشآموزان 72/7 82/0 53/0 توجیه اولیاء 88/3 75/0 14/5 برخورد صحیح مسئولان مدرسه 78/3 79/0 16/2 فراهم بودن زمینه به منظور ارضای نیازهای فردی 17/4 71/0 24/14 همانگونه که ملاحظه میشود در ارتباط با فرضیه اول (تقویت پایههای عقیدتی) مقدار t مشاهده شده برابر 12/2- است که ازمقدار بحرانی(1) کوچکتر است و نشان میدهد که این عامل کمتر از سطح متوسط در گرایش دانشآموزان به برنامههای امورتربیتی.
در مورد فرضیه ششم (فراهم بودن زمینه به منظور ارضای نیازهای فردی) مقدار t مشاهده شده برابر 24/14 است که از مقدار بحرانی بسیار بزرگتر است و نشان میدهد که این عامل بیشتر از سطح متوسط در گرایش دانشآموزان به برنامههای امور تربیتی مؤثر است."