خلاصة:
با پیشرفت دانش پزشکی و جراحی این امکان فراهم شده است که جنسیت افراد از مونث به مذکر و بالعکس تغییر یابد و این امر نه تنها در مورد بیمارانی چون (دوجنسی ها) صورت می گیرد، بلکه در مورد افراد سالم نیز قابل انجام است . دراین اثر به بررسی احکام و آثاری که تغییر جنسیت در روابط نسبی وسببی افراد، ایجاد می کند پرداخته شده است . به طور کلی جنسیت فعلی فرد ملاک تعلق تکالیف است . و در صورتی که فرد مذکور سابقا ازدواج کرده باشد به محض تحقق تغییر، عقد سابق حسب شرایطی یا باطل می شود و یا منفسخ . تغییر جنسیت زن به مرد سبب سقوط تمام عده ها از او می شود و شوهر ملزم به پرداخت کامل مهریه اوست .
ملخص الجهاز:
"بررسی فقهی حقوقی تأثیر تغییر جنسیت زوجین در عقد نکاح 1 محمد رحمتی چکیده با پیشرفت دانش پزشکی و جراحی این امکان فراهم شده است که جنسیت افراد از مونث به مذکر و بالعکس تغییر یابد و این امر نه تنها در مورد بیمارانی چون (دوجنسی ها) صورت می گیرد، بلکه در مورد افراد سالم نیز قابل انجام است .
نوع سوم : در فرض دیگر که یکی از زوجین ، ترنس سکشوال باشد؛ یعنی : از نظر ظاهر و فیزیک بدنی سالم ، ولی از نظر روانی ، خود را متعلق به جنس مخالف بداند؛ چون : در بدن این شخص ، علایم جنسی یک جنسیت وجود دارد و ظاهر در این است ؛ که علایم معرف جنسیت ، شخصی هستند؛ لذا عرفا اشتباهی رخ نداده است و می توان گفت : نکاح در زمان اعقاد، صحیح بوده و با تغییر جنسیت ، نکاح منفسخ می شود.
لذا در بررسی ابعاد فقهی و حقوقی تغییر جنسیت زوجین و تأثیر آن در عقد نکاح ، نتایج زیر قابل بهره برداری است : الف ) از نظر علم پزشکی ، دو گروه از اشخاص ، مجاز به عمل تغییر جنسیت هستند: اول آنهایی که علایم جنسی مردانه و زنانه را با هم دارند و یا اینکه فاقد هر یک از آنها باشند؛ که در فقه «خنثی » نامیده می شوند؛ و دوم آنهایی که به لحاظ جسمی مشکلی ندارند ولی گرایشات و تمایلات روانی آنها، متعلق به جنس مخالف است ؛ که در علم پزشکی به این حالت ، اختلال هویت جنسی (ترنس سکشوال ) گفته می شود."