خلاصة:
حکومت ترکمانان ایوایی، به زعامت آل پرچم ، در نیمه دوم سدة ششم هجـری در بخش غربی منطقه جبال ، شکل گرفته و با حاکمیت سلیمان شاه ایوه در نیمه اول سدة هفتم به اوج قدرت رسید. در جریان تنازع میان خلافت و سـلطنت سـلجوقی (و بعـد از آن خوارزمشـاهی)، موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شد. پس از حملـه مغول و نابودی حکومت خوارزمشاهی، ترکمانان ایوایی به سرکردگی شهاب الدین سلیمان شـاه ایوه با پیوستن به جلال الدین خوارزمشاه به مقابله با مغولان برخاستند. بعد از مرگ خوارزمشاه با خلافت عباسی متحد شده و قریب به سی سال در برابر پیشروی مغولان به سوی بغداد ایستادگی کردند؛ ولی سرانجام با فتح بغداد در ٦٥٦ق ، و قتل سلیمان شاه ، امارت ایوه نیز از هم پاشید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش و جایگاه امـارت ایـوایی و سـلیمان شـاه ایـوه در تحولات سیاسی- نظامی جهان اسلام در آستانه سقوط بغداد را بررسی میکند.
ملخص الجهاز:
"با ارائه فهرستی طولانی از متون تاریخی در خصوص انتساب افراد و سپاهیان به نام مکان هم چون لشکر بغداد، لشکر عراق ، سپاه خوارزم یا بغدادیان ، خوارزمیان و جز آن میکوشد تا لشکر ایوه مذکور در متون تاریخی را به یک مکان منتسب کند، اما در همان متون ( به ویژه راوندی که بیش از همه مورد استناد ایشان است ) از اصطلاح اتابکیان ، سلطانیان ، قفشدیان به معنـی اتبـاع و هـواداران اتابـک ، سلطان یا قفشد هم استفاده شده (ابوبکر علیبن سلیمان راوندی (١٣٦٣)، راحه الصدور و آیه السرور، تصحیح محمد اقبال ، تهران : علی اکبر علمی، صص ٣٤٥-٣٤٦).
نخستین کسی است که از ایالت کردستان در کنار عراق عجم نام برده و جدایی حساب اداری و مالیاتی آن ایالت را از جبال گزارش میکند و از سخن وی برمیآید که این امر پس از برافتادن سلجوقیان ، در اواخر سـدة ششـم و در اوایل سدة هفتم ، رخ داده باشد، یعنی زمانی که هنوز قدرت خوارزمشاهیان بر همۀ صفحات غربـی ایـران گسـترده نشده بود و لذا شهاب الدین سلیمان شاه ایوه از ترکمانـان ایـوه بـر آن مسـلط شـده و اسـتقلال خـود را در رقابـت خوارزمشاهیان و خلیفه حفظ کرد.
6 با توجه بـه ضـعف موقعیـت جلال الدین که حتی برادرش غیاث الدین نیز از وی گریزان بود، 7 و هم چنین دستور خلیفه به سرداران خود برای دفع او از پیرامون بغداد، 8 این حرکت سلیمان شاه را جز به حس مقاومت او در برابر مغولان نمیتوان نسبت داد."