ملخص الجهاز:
"مفاهیم معماریسازی سازمانها میتوانند زمانی به رویکرد و راهحل معماری سازمانی بعنوان یک راه حل تقریبا نهایی نظر داشته باشند که دغدغههای تقسیمبندی شده زیر که تنها مثال و گوشهای از دغدغههایسازمانی است تمامی نیرو و تمرکز هدایت کنندگان سازمان را متوجه خود کرده باشد.
معماریسازمانی شامل موارد زیر میباشد: معماری وضع موجود معماری وضع مطلوب معماری(سند)انتقالی از وضع موجود به وضع مطلوب در این فضای کسب و کار پیچیده که هر روز متناسب با پیشرفت تکنولوژی راه کارهای متفاوتی عرضه میگردد،اولین سئوال مدیریت این است که چرا معماریسازمانی؟ پاسخ به این سئوال را میتوان بدین شکل داد که اگر مدیری در موارد 13 گانه زیر دارای دغدغه فکری باشد و بدنبال راهکاری جهت پاسخگویی به آنها میباشد،مجبور است که معماری سازمانی را بعنوان راهحل غایی و نهایی انتخاب نماید.
کارکنان در اثر استفاده از این بستههای کاری کمتر از مهارتهای خود به دلایل زیر استفاده کنند: الف)حفظ امنیت ب)مندولوژی دوره عمر سیستم(تغییرات مکرر در سیستمها) ج)برنامهریزی سرمایه و کنترل سرمایهگذاری(تمرکز روی بازگشت سرمایه) د)معماری دادهها به گونهای باشد که خلاقیت و نوآوری در سازمان را محدود کند.
معماریسازمانی بعنوان راهبرد و راهکاری مشخص جهت تقسیمبندی منابعسازمان و قابل ارزیابی و اندازهگیری کردن آنها تلاش دارد تا با رویکردی نوین به مفاهیم معماری اطلاعات از یک سو و معماری کلسازمان از سوی دیگر به ساختار و طرحی یکپارچهای دست یابد تاسازمان بتواند ضمن حفظ تمامی تجربیات خویش با حداکثر بهرهبرداری از منابع و با بازگشت پذیری این منابع بعنوان سرمایههای اصلیسازمان و تعاملات با محیط خارجی و داخی،ساختار منسجمی را ایجاد و بهبود بخشیده تا جوابگوی تغییرات محیطی و رشد و گسترش اهداف سازمانی باشد."