خلاصة:
<p style="DIRECTION: ltr"> دین و باورهای توحیدی سنگبنای جوامع انسانی است و فرهنگ و ارتباطات مهمترین ابزارهای تجلی این سنگبنا هستند. درباره این سه مولفه، یعنی دین، فرهنگ و ارتباطات_که وجه ممیز انسان از سایر موجودات هستند_ و نسبت و ارتباط بین آنها بحثهای متعدد و تعاریف مختلفی ارائه گردیدهاست. بررسی تعاریفی که از دین، فرهنگ و ارتباطات با توجه به نسبت این سه مولفه با هم و با نگاهی به ادبیات ارتباطات میانفرهنگی و ارتباطات بینفرهنگی به عنوان حوزههای مطالعاتی ارتباطاتفرهنگی و به نحوی عامتر، ارتباطاتبینالملل ارائه گردیده، در این مقاله صورت پذیرفته و سعی شده با یک ادبیات نوین، دین را که تا پیش از این در کنار مسائل دیگری چون نژاد، قومیت، هویت، سبکزندگی و غیره، در ذیل ارتباطات بینالملل و ارتباطات فرهنگی بررسی میشد را یک پله ارتقا بخشیده و حوزه مطالعاتی ارتباطاتمیانادیانی را معرفی نماید. در این راستا ابتدا تعاریفی مختار از دین، فرهنگ و ارتباطات و ارتباطاتمیانادیانی ارائه میگردد و پس از آن با تبیین وتوضیح مفاهیم این حوزه، ویژگیها وتفاوتهای هر یک بیان میشود. در پایان به بحث از جایگاه ارتباطاتمیانادیانی در حال حاضر و ضرورت توجه بیشتر به آن در سطوح علمی واجرایی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و به عنوان ابزار زمینهساز بیداری اسلامی در بین امت اسلامی و فراتر از آن در میان پیروان ادیان توحیدی پرداخته خواهد شد. </p>دین و باورهای توحیدی سنگبنای جوامع انسانی است و فرهنگ و ارتباطات مهمترین ابزارهای تجلی این سنگبنا هستند. درباره این سه مولفه، یعنی دین، فرهنگ و ارتباطات_که وجه ممیز انسان از سایر موجودات هستند_ و نسبت و ارتباط بین آنها بحثهای متعدد و تعاریف مختلفی ارائه گردیدهاست. بررسی تعاریفی که از دین، فرهنگ و ارتباطات با توجه به نسبت این سه مولفه با هم و با نگاهی به ادبیات ارتباطات میانفرهنگی و ارتباطات بینفرهنگی به عنوان حوزههای مطالعاتی ارتباطاتفرهنگی و به نحوی عامتر، ارتباطاتبینالملل ارائه گردیده، در این مقاله صورت پذیرفته و سعی شده با یک ادبیات نوین، دین را که تا پیش از این در کنار مسائل دیگری چون نژاد، قومیت، هویت، سبکزندگی و غیره، در ذیل ارتباطات بینالملل و ارتباطات فرهنگی بررسی میشد را یک پله ارتقا بخشیده و حوزه مطالعاتی ارتباطاتمیانادیانی را معرفی نماید. در این راستا ابتدا تعاریفی مختار از دین، فرهنگ و ارتباطات و ارتباطاتمیانادیانی ارائه میگردد و پس از آن با تبیین وتوضیح مفاهیم این حوزه، ویژگیها وتفاوتهای هر یک بیان میشود. در پایان به بحث از جایگاه ارتباطاتمیانادیانی در حال حاضر و ضرورت توجه بیشتر به آن در سطوح علمی واجرایی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و به عنوان ابزار زمینهساز بیداری اسلامی در بین امت اسلامی و فراتر از آن در میان پیروان ادیان توحیدی پرداخته خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"این نوشتار به دنبال تاسیس حوزه مطالعاتی ارتباطاتمیانادیانی است و پس از بیان مقدمهای طولانی پیرامون اهمیت ارتباط ادیان در عرصه ارتباطات بینالملل و استفاده از تعاریف و کارکردهای مفاهیم سه عنصر اصلی این حوزه که همانا دین، فرهنگ و ارتباطات هستند و با تاکید بر اهداف این نوع از ارتباط و اهمیت تمرکز بر آن و جداسازی و سپس ارتقای سطح بررسی آن از بین مسائلی چون نژاد، زبان، قومیت، سبکزندگی و غیره، و نیز با تاکید بر لزوم تخصصی شدن پرداختن به مطالعات میانرشتهای مربوط به ارتباطات میان ادیان، به تعریف این حوزه میپردازد و سرانجام آن را همتراز سایر حوزههای مطالعاتی ارتباطات بینالملل _که البته عدهای همچون برخی از دانشمندان ارتباطات نظیر دکتر مولانا، خود ارتباطات بینالملل را حوزهای مطالعاتی میدانند و نه یک علم و رشته علمی که بتوان ذیل آن حوزههای مطالعاتی تعریف کرد(مولانا، 1391)، قرار میدهد و سعی بر این دارد تا ادبیاتی چون "گفتگوی بینالادیان" و "مطالعات فرهنگی بینالادیان" را فرع بر ارتباطاتمیانادیانی و به عنوان بازوهایی برای تکمیل آن معرفی نماید.
نکته حائز اهمیت آن است که در این نوشتار ما به دنبال ارائه تعریفی خاص و مختار از فرهنگ و یا انتخاب قطعییکی از تعاریف موجود نیستیم و هدف از طرح موضوع فرهنگ و تعریف آن به تناسب بحث پیشرو دو چیز است: اول آنکه ما معتقدیم خاستگاه فرهنگ و عناصرفرهنگی، ادیان هستند و دین بهمنزله سرچشمهای برای فرهنگ محسوب میشود و بر آن اشراف دارد و این درحالی است که در اکثر تعاریف ارائه شده از فرهنگ، عمدتا خاستگاه اصلی فرهنگ، ذهن انسانها و جامعه انسانی تلقی شدهاست و فقط در یک اعتقاد ملحدانه میتوان مسائلی چون باورها، اعتقادات و ارزشها که محصول رابطهی بشری با امری مافوق خود به نام خدا است و از طریق وحی الهی و پیامبران رسیدهاست و از جمله عناصر اصلی فرهنگ را بیپایه و بدون اساس در نظرگرفت و بیان کرد که دین نیز مانند بسیاری از آداب و رسوم، عادات، هنجارها و ارزشهای اجتماعی زاییده فرهنگ است."