ملخص الجهاز:
"این نوع کنترل که مبتنی بر خودآگاهی،خودشناسی و دیگرشناسی است،بیش از هر چیز به انسان به علت دارا بودن ماهیت انسانی،نه ابزاری در دست مدیر-توجه میکند و معتقد است به موازات توفیق در اعمال این شیوه کنترل بر افراد،علاقه افراد به شغل و سازمان افزایش مییابد و موجب میشود فرد از خود و دیگران (همکاران و سازمان)شناخت بیشتری کسب کند و سرانجام به رضایت شغلی بیشتری دست یابد.
به (به تصویر صفحه مراجعه شود) این معنا که هرچه قدرت واحدهای فرعی سازمان بر کنترل عدم اطمینان بیشتر باشد، تعهد افراد هم افزایش خواهد یافت و موقعیت اجتماعی بالاتری را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
نتایج تحقیقات او نشان انعطافپذیری و سازگاری است،درحالیکه در سازمانهای خصوصی،میزان رعایت قوانین و مقررات از اهمیت بیشتری حاصل شد،این بود که سبک مدیریت را بطور معناداری روی تعهد افراد تأثیر میگذارد و یکی از شاخصهای اصلی پیشبینیکننده و افزاینده تعهد در بخش دولتی به شمار میرود به عبارت دیگر،از آنجا که کارکنان بخش دولتی تمایل بیشتری به پذیرش و اعتقاد به فرهنگ اداری سازمانهای خود دارند،بخش اعظم واکنشهای نگرشی خود را(به شکل تعهد و پایبندی)،در برابر سبکهای منعطف نشان میدهند.
این سبک مدیریت،کارکنان را در تفسیر دلایل و علل کار کردن در سازمان یاری میدهد،زیرا چنانچه سبک مدیریت مناسب باشد میتواند این نگرش را در کارکنان ایجاد کند که آنها انسانهای قابل پیشرفت و شایسته احترام هستند،نه کالاهایی برای خرید و فروش و مصرف بنابراین،با توجه به یافتههای بالا میتوان چنین اظهار کرد که مدیران باید درصدد اتخاذ سبکی باشند که همسویی اهداف کارکنان و اهداف سازمان را به دنبال داشته باشد و زمینههای مشارکت صحیح و فعال کارکنان را فراهم آورد."