خلاصة:
مثل به عنوان «ستون فرهنگ مردم » و یکی از اقسام ادبی، همواره محل توجه شاعران بوده است تا جایی که کاربرد آن به همراه تمثیل و استشهاد، یکی از ویژگیهای سبکی در تاریخ ادب فارسی به شمار می - آمده است . در دوره های تاریخی ادب فارسی، رویکرد شاعران به مثل یکسان نبوده است و هر چه خط سیر تاریخ ادبیات را از آغاز تاکنون ادامه میدهیم ، در سده های اخیر، به دلیل پیوند بیشتر ادبیات با زبان و فرهنگ عامه ، این رویکرد پر رنگ تر میشود. سبک هندی را میتوان نقطه عطف کاربرد مثل در ادب فارسی دانست که آن را به یکی از معیارهای سنجش توانمندی شاعران تبدیل کرد و شاعران این دوره ، افزون بر انعکاس امثال رایج در اشعار خود، در این موضوع نوآوری و مثل های تازه ای در ادب فارسی رونمایی کردند. بیدل از جمله شاعرانی است که مثل در اندیشه او جایگاهی ویژه دارد و کمتر غزلی از اوست که مثلی را در خود جای نداده باشد. این پژوهش در پی آن است تا با بررسی میزان و چگونگی تاثیرپذیری بیدل از امثال فارسی، نمونه هایی از ارسال مثل ها و ابیات مثل شدة او به دست دهد. روش پژوهش به صورت اسنادی و با استفاده از امکانات کتابخانه ای و شیوة تحلیل محتوا و طبقه بندی داده هاست .
ملخص الجهاز:
کاربرد ضرب المثل های فارسی در غزلیات بیدل 1 حسن ذوالفقاری دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس سید مهدی طباطبایی استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی (از ص ٥٧ تا ٧٦) تاریخ دریافت مقاله : ١٣٩٣/٥/٢٠، تاریخ پذیرش مقاله : ١٣٩٤/١٢/٢٢ چکیده مثل به عنوان «ستون فرهنگ مردم » و یکی از اقسام ادبی، همواره محل توجه شاعران بوده است تا جایی که کاربرد آن به همراه تمثیل و استشهاد، یکی از ویژگیهای سبکی در تاریخ ادب فارسی به شمار می - آمده است .
گاه عین مثل رایج را در شعر درج میکند؛ مثال : آن قدر فرصت ندارد آفتاب روی بام (بیدل ، ١٣٤١: ٩٤١): آفتاب لب بام است .
مثل های برگرفته از محیط پیرامون : پاره ای از مثل های بیدل ، برگرفته از محیط زندگی اوست ؛ مثال : آب چون واماند از رفتار، لنگ است آسیا (همان : ٦٠).
این مثل ها، شامل نکات حکمی و تعلیمیاند و گاه در قالب وعظ و اندرز بیان شده اند: اندیشۀ خودبینی، از وضع ادب دور است (همان : ٣٩٠).
مثل هایی که نمونه های مشابه آن در شعر شاعران پیش از بیدل یافت میشود: این قدر خود را به ذوق فربهی لاغر مکن (بیدل ، ١٣٤١ :١٠١٠).
مثل هایی که نمونه های مشابه آن در شعر خود بیدل یافت میشود: اره بیدندانه چون گردد، ببرد سنگ را (بیدل ، ١٣٤١: ٩١).