خلاصة:
با توجه به اهمیت جامهای گوناگون در تاریخ، فرهنگ و آیینهای اقوام مختلف از جمله ایران، در روایات حماسی جامهایی به برخی از شخصیتها از جمله کیخسرو، اسکندر، جمشید و ... نسبت داده شده که بعضی عنوان رازگشا دارد و بعضی دیگر ساغر بادهپیمایی است. در بهمن نامه ابیاتی است که انتساب جام جمشید را مرده ریگ فریدون میشناسد. در این گفتار کوشش شده است با بررسی موارد مختلف گامهایی در شناخت این جام و موارد کاربرد آن برداشته شده است.
ملخص الجهاز:
"چنان که ملاحظه میشود در این فهرست نامی از جام ویژهی فریدون نیست و تا جایی که نگارنده در منابع متعدد (اوستایی، پهلوی، فارسی و عربی) مربوط به فریدون و پژوهشهایی که به انواع جامهای مخصوص و معروف در فرهنگ و ادب ایران پرداختهاند11، جستجو کرده اشاره یا بحثی دربارهی «جام فریدون» نیافته است اما غیر از شاهد نه چندان روشن و استوار بهمن نامه، بر اساس یکی دو قرینهی دیگر نیز میتوان احتمال داد که شاید فریدون هم جامی داشته است.
در شاهنامه هیچ اشارهای به موروثی بودن جام کیخسرو از شاهان و بزرگان پیشین وجود ندارد اما اگر در کنار بهمن نامه ـ که به دلیل درونمایهی متن و استناد آن بر مأخذی منثور، در موضوع مورد بحث منبعی معتبر شمرده میشود ـ اسناد و قراین اصیل دیگری دربارهی تعلق جام گیتی نما به فریدون یافته شود، شاید بتوان این جام شگفت و مخصوص را نیز همچون متعلقات مشهور دیگر (تخت، درفش و گرز گاوسر) از آن فریدون دانست که طبق قانون توارث در روایات حماسی، از او به کیخسرو رسیده است ولی در غیر این صورت که شرایط فعلی است محتملا باید به سان موضوع «جام جمشید» در اینجا نیز به قلب/ باژگونگی انتساب قایل شد18 و گفت که برخلاف بیشتر مصادیق انتقال در روایات حماسی ـ اساطیری که ابزارها و متعلقات نیا برای فرزندان و فرزندزادگان و به طور کلی نسلهای سپسین به یادگار می ماند- چنان که مثلا تخت از فریدون ـ جام ویژه این بار از فرزندزاده (کیخسرو) به نیا (فریدون) نسبت داده شده و این شاید به سبب مشترکات بسیاری باشد که میان شخصیت و سرگذشت فریدون و کیخسرو دیده میشود و گاه این دو را از مرز مشابهت به حد همسانی میرساند."