ملخص الجهاز:
بیا با هم کتاب شویم /فرهاد حسنزاده نامزد ایرانی جایزه آستریدلیندگرن گفته بودم دوستت دارم و تو باور کرده بودی.
برخلاف آنهایی که همیشه میگویند قصه دروغ است، تو قصههایم را باور کردی.
تو باور کردی قصه آن لنگهکفشی را که دنبال جفت گمشدهاش میگشت و آخر قصه آن را پیدا کرد.
قصه جنگیدن دختری به نام «هستی» را باور کردی.
چه خوب که مرا باور کردی و گوش به قصههایم سپردی.
گفته بودم هر کتاب تکهای از وجود نویسنده است و تو باور کرده بودی.
فکر کردم چه خوب است بدانی که نویسندهها جانشان را در کتابشان جا میگذارند تا به کتاب جان ببخشند.
بال درمیآوری و به دنیای پررمزوراز داستان پا میگذاری؛ و چه خوب است که مسافر این سفر شیرین و پرخاطره هستی.
گفته بودم هیچ نترس و تو باور کرده بودی.
بیا کتاب را زندگی کنیم.
بیا کلاغ قصهها به خانهاش برسانیم و آخر قصه بگوییم: بالا رفتیم ماست بود، قصه ما راست بود.