خلاصة:
یکی از مسائلی که در تاریخ اسلام و تاریخ تشیع به وفور مورد بحث قرار گرفته و علمای اهل تسنن و تشیع پیرامون آن قلم زده اند، بحث از وجود یا عدم وجود محسن بن علی بن ابی طالب (ع) است؛ در کلام و روایات شیعی و در آثار و کلام اهل تسنن درباره وی سخن گفته شده و پیرامون تولد وی علمای دو فرقه ی تسنن و تشیع اخباری را عنوان نموده و اطلاعاتی را به دست ما رسانده اند. از جمله این اطلاعات اخبار حاکی از طریقه ی نام گذاری محسن بن علی (ع) توسط پیامبر اکرم (ص)، ذکر ماجرای سقط شدن محسن (ع) در کتب تاریخی و روایی دو فرقه می باشدکه صحت آن ها نیاز به بررسی دقیق دارد. البته اطلاعات روایی و تاریخی فراتر از این رفته و از طریقه ی شهادت محسن بن علی، مکان و روز شهادت، محل دفن ایشان و شاهدان ماجرا گزارش داده است. حال سوال مهم و اصلی این است با این همه اخبار و شواهدی که به مارسیده چگونه عده ای دست به انکار و تحریف تاریخ می زنند و رویداد حتمی تاریخ را با گزارشات غیرمستند مخدوش می کنند. اخباری وجود دارد که خبر سقط محسن بن علی را قبل از واقعه می دهند، از جمله: خبر نبی اکرم (ص) پیرامون کشته شدن محسن (ع). اخباری وجود دارد که بعد از حادثه به ما رسیده، از جمله خبر سقط در کلام حضرت زهرا (س) و ائمه معصومین، اعتراف های عاملان واقعه وخبر واقعه در کلام و کتب اهل تسنن و تشیع. لذا در این مقاله سعی بر این است تا با تکیه بر منابع معتبر و دسته اول دو فرقه، در حد توان اخبار تاریخی به طور دقیق تحلیل شوند و وجود محسن بن علی ع برهمگان اثبات گردد.
ملخص الجهاز:
محسن را فاطمه (س ) در زمان پيامبر سقط کرد»(ابن شهر آشوب ، ١٣٥٦: ١/ ١٦) جعفر مرتضي عاملي نيز در اين باره نظري داده است که در کتاب رنج هاي زهرا (س ) آن را آورده و چنين فرموده اند: «عده اي مطرح کرده اند که محسن به دنيا آمده ، ولي در کودکي مرده است ، ولي اين طور نيست و اين راه حلي ساختگي براي عده اي است که اين ماجرا آن ها را در تنگنا قرار داده ، لذا کوشيده اند که از اساس ، وجود محسن را انکار کنند ...
و اين که عمر خطاب آن زمان فاطمه را ترساند و درب را بر روي شکمش هل داد و بچه اش را سقط کرد»(مهدي، ١٤٢١ ق : ٣١٧) جمال الدين يوسف مقدسي (٩٠٩) ميگويد: «بين شيعه مشهور است که او (خليفه دوم ) فاطمه را در فشار در گذاشت تا محسن را سقط کرد»(حرعاملي، بيتا: ٣٧٠/٢) همچنين ماجراي شهادت حضرت محسن به طور کامل در کنزل العمال متقي هندي (٩٧٥)(متقي هندي، ٦٣١/٥) و در شذرات الذهب ابن عماد حنبلي (١٠٨٩)(حنبلي، ١٤٠٦ ق : ٣/ ١١) و بسياري از آثار مورخان و محدثان پيشين و معاصر آمده است .