خلاصة:
امروزه تصور اقتصادی بدون استفاده از ابزارهای سیاست گـذاری و مداخلـه سیاسـت گـذاران تقریبـا غیرممکن به نظر میرسد، لذا آنچه اهمیت دارد کاهش هزینه هـای ناشـی از سیاسـت هـا و افـزایش کارایی آنهاست . بخش کشاورزی با دیگر بخش ها در اقتصاد داخلـی وابسـته اسـت و بـه کـارگیری و اجرای سیاست های کلان اقتصادی از سوی دولتمـردان بـه طـرق مختلـف بـر فعالیـت بخـش هـای گوناگون اقتصادی اثر می گذارد. در این تحقیق اثرات کوتاه و بلندمدت تغییر در متغیرهـای اقتصـاد کلان شامل قیمت محصولات کشاورزی، نرخ بهره ، نرخ ارز، حجم پول ، تولید ناخالص داخلی و یارانه بر درآمد بخش کشاورزی ایران در یک چارچوب همگرایی مورد بررسی قرار گرفـت . بـدین منظـور، مدل همگرایی یوهانسون با داده های سالانه ١٣٨٧-١٣٥٥ به کار گرفته شد. نتایج برآورد الگو نشـان داد که رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای اقتصاد کلان منتخب و درآمد بخش کشاورزی وجـود دارد. نرخ بهره و نرخ ارز در کوتاه و بلندمـدت ، بـه ترتیـب رابطـه منفـی و مثبـت بـا درآمـد بخـش کشاورزی دارد که از لحاظ تئوری قابل انتظار است . همچنین قیمت محصولات کشـاورزی و حجـم نقدینگی در بلندمدت اثر منفی، اما در کوتاه مدت اثر مثبت بر درآمد بخش کشاورزی دارنـد. عـلاوه بر این یافته های مطالعه بیان کرد که یارانه اعطایی به این بخش اثر معنیداری بر درآمد کشـاورزان نداشته است .
Now seems almost impossible, imagine an economy without the use of policy tools and intervention policy makers. So, what is important is cost reduction resulting from the policies and increasing their efficiency. Agricultural sector with other sectors in the domestic economy is dependent, and application and performance macro-economic policies by the government affects on different parts of economic activity in different ways. This study examines the short and long-run effects of changes in macroeconomic variables, including agricultural commodity prices, interest rate, exchange rate, money supply, GDP and subsidies on the Iran's agricultural sector income in a cointegration framework. For this purpose, is used from Johansen Model with annual data for 1976– 2008. Results show that there exist the long-run equilibrium relationships among selected macroeconomic variables and income agricultural sector. Interest rate and exchange rate, that could be expected Theoretically, have in the short and long-run respectively, negative and positive relationship with income agricultural sector. Also, the prices of agricultural commodities and money supply have in the long term negative effect, but in the short term positive effect on income agricultural sector. The results showed that the payment subsidy to the agricultural sector has not significant effect on income farmers
ملخص الجهاز:
"بر اساس یافته هـا، رابطـه ی معکوسـی بـین قیمـت (LP) و درآمـد در کشـاورزی ایران (LY) وجود دارد، زیرا در درازمدت از یک سو، محدودیت هـای تجـاری بـه حـداقل رسـیده و قیمت های داخلی و جهانی همسو میشود، افزایش قیمت های داخلی باعث کاهش قدرت رقابت بین تولیدکنندگان داخلی و خارجی شده و تأثیری منفی بر درآمد این بخش دارد و از سوی دیگر، تورم ایجاد شده در سطح عمومی قیمت ها ناشی از عرضه پول ، بر هزینه ی نهـاده هـا و بهـای تمـام شـده تولید افزوده و منجر به کاهش درآمد حقیقی کشاورزان میگـردد.
ارتباط مثبت بین نرخ واقعی ارز و تولید بخـش کشـاورزی نیـز بـه ایـن دلیل است که با افزایش نرخ واقعی ارز، تمایل به صادرات رونق یافته و واردات کاهش مییابـد، لـذا بر قیمت محصولات کشاورزی داخل کشور افزوده شده و درآمد تولیدکنندگان این بخش ارتقا پیـدا میکند.
نتایج تخمین ضرایب کوتـاه مـدت مـدل بـا اسـتفاده از ECM نشـان میدهد که نرخ بهره اثر منفی و نـرخ ارز، قیمـت و حجـم نقـدینگی اثـر مثبـت بـر درآمـد بخـش کشاورزی دارد و تاثیر مستقیم نرخ ارز در کوتاه مدت نسبت به بلندمدت کمتر مـیباشـد.
با توجه به نتایج حاصل از تحقیق میتوان پیشنهادات زیر را جهت بهبـود درآمـد بخـش کشـاورزی برشمرد: - به دلیل اثر معکوس حجم نقدینگی بر درآمد بخش کشاورزی در بلندمدت لازم است برای حفـظ ثبات اقتصادی در بخش کشاورزی به عنوان محور توسعه ، هدف افزایش درآمد این بخـش بـه عنـوان اولویت اهداف سیاست های پولی مدنظر قرار گرفته و از افزایش بیرویه عرضه پول جلوگیری شود."