خلاصة:
نقد ادبی، مطالعه هوشمندانه اثر ادبی و توصیف و تحلیل آن است. کسی که بنا بر این فرایند و درباره اثری داوری میکند، او را منتقد یا ناقد ادبی مینامند. منتقد ادبی بنا بر شیوهایی شناخته شده، به نقد اثر میپردازد و گاهی نیز بنا بر طبقهبندی تازهای که خود ارائه میدهد، به گونهای اثر را در منظر سنجش قرار میدهد که حکمش مقبول مخاطب عام و بیشتر منتقدان دیگر قرار گیرد. یکی از مسیرهایی که در میان انواع و اقسام شیوههای نقد ادبی، مسیری روشن و همگانپذیر است، شیوه مقایسه است. بدیهی است که مقایسه، زمانی مقبول میافتد که دو اثر یا دو پدیده، وجوه مشترکی داشته باشند. این وجوه البته تنوع دارد؛ امّا بررسی جهان پیام اثر و جهان شکل اثر، کلّیترین تقسیمبندی برای موضوعات مقایسهپذیر در حوزه نقد ادبی است. در این مقاله، سرودههای کلیم کاشانی و محتشم کاشانی که هر دو از شاعران یک دوره به شمار میروند، از منظر بلاغی، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از آرایهها که در گستره شعر آن شاعران، کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجهگیری شده که کلیم
ملخص الجهاز:
به عنوان مثال، آنجا هم که از زبان حافظ میگوید: حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طرة لیلی مقام مجنون است، (حافظ، 1385: 133) اگرچه میتوان گفت: واژة شیرین باید به معنای دورش باشد که همان معشوق فرهاد است؛ چون اگر چنین نباشد؛ اتفاقا نقض غرض است؛ با این حال شاعر نظر به شیرینی گفتار و شکر لب معشوق که شیرین باشد، نیز داشته است.
مصالح کار شاعر نسبة خوب است؛ اما به نظر میرسد بیشتر به صورت فنی تلفیق شده است تا صورتی طبیعی و در این خصوص میتوان به گفتة حزین گیلانی، در «تاریخ حزین» استناد کرد که گفته است: «روزی در منزل والد علامهام مجمعی از منتقدان منعقد بود و مرا هم در آن مجلس طلبیده، یکی از حاضران این بیت ملامحتشم کاشانی را برخواند: ای قامت بلندقدان در کمند تو رعنایی آفریدة قد بلند تو بعضی از حضار تحسین بلیغ نمودند.