خلاصة:
همزمان با گسترش دامنة نفوذ فکری و روحانی مشایخ خراسان، شاهد گسترش نحلههای صوفیه در آذربایجان و ظهور چهرههای اصیل تصوّف در این منطقه هستیم. نخستین صوفیان تبریز از سدههای سوّم تا پنجم، در مبانی و اصول عمدتاً به مکتب خراسان توجه داشتند و با آنچه در مکتب بغداد میگذشت، ناآشنا بودند. شیخ ابواسحاق ابراهیم بن یحیی جوینانی، نخستین چهرة مکتب عرفان آذربایجان، از شاگردان بایزید بسطامی بود که تصوّف خراسان به وسیله او به آذربایجان راه گشود. از دیگر چهرههای تصوّف آذربایجان در این دوره، ابونصر شروانی از مریدان ابوسعید ابیالخیر است که او را باید واسطه انتقال مشرب خراسان به شروان در ناحیه ارّان (جمهوری آذربایجان) دانست. آذربایجان، در مقطعی پذیرای عارفان خراسان بود. مسافرتهای احمد غزّالی، یحیی باخزری و نظامالدین غوری از این جمله است. همچنین دو روایت از هجویری در کشفالمحجوب، دلیلی دیگر براین ادّعاست. مشایخ آذربایجان نه تنها در سدههای نخستین، که در دوران نضج و اوجگیری مکتب عرفان تبریز (سدههای ششم تا هشتم) نیز همچنان به خراسان توجه داشتند. آثارصوفیانه موجود در مجموعه خطّی ارزشمند سفینه تبریز شاهد عدلی براین دعوی است. ما ضمن بیان شواهدی از متون درجه اوّل تصوّف پیرامون مناسبات مشایخ آذربایجان و خراسان، درصدد تبیین این نکتهایم که مکتب عرفان تبریز، ضمن برخورداری از ویژگیهای منحصر عرفان آذربایجان، در طول تاریخ تصوّف، به چشمه جوشان عرفان خراسان متّصل و از آبشخور این چشمه سیراب بوده است.
ملخص الجهاز:
از دیگر چهره های تصوف آذربایجـان در این دوره ، ابونصر شروانی از مریدان ابوسعید ابیالخیر است که او را باید واسطه انتقـال مشـرب خراسـان بـه شروان در ناحیه اران (جمهوری آذربایجان ) دانست .
«اگرچـه تـاریخ پیـدایش و نحـوه شکل گیری تصوف در آذربایجان و نام نخستین صوفیان این دیار به طور دقیق معلوم نیست ، امـا بـا توجه به منابعی که در دست است ، می تـوان گفـت شـیخ ابواسـحق ابـراهیم بـن یحیـی جوینـانی، قدیم ترین عارفی است که در روایات صوفیه از او به عنوان «مقدم مشایخ تبریز» یاد کرده اند(موحـد، .
٥- آغازمسافرت مشایخ خراسان به تبریز(سده پنجم ) خراسان بزرگ ، افزون بر این که عمدتا پذیرای وجود مشایخ آذربایجان بوده ، در مقطعـی دیگـر، محیط برجسته فرهنگی آذربایجان نیز آغوش خود برای چهره های اصیل تصوف بـه ویـژه متصـوفه خراسان گشوده است .
قرائن موجود حاکی از آن است که مشایخ آذربایجان نه تنها در سده های نخستین تصوف که در دوران نضج و اوج گیری مکتب عرفان تبریز ـ سده های هفـتم و هشـتم هجـری ـ همچنـان متوجـه خراسان هستند و خود را متابع پیران این دیار میدانند.
١١- گسترش مناسبات عرفانی پس از سفینه تبریز اندکی پس از تدوین و تألیف سفینۀ تبریز، یک خراسانی دیگر قدم بر خاک تبریـز مـینهـد و بدین سان مکتب عرفان سرزمین نور و خورشید، در دیار شـمس تبریـزی بـه تـابش خـویش تـداوم میبخشد؛ این خراسانی، نظام الـدین یحیـی غـوری(م ٧٥٢) اسـت کـه بـا پـرورش دادن شـاگردان برجسته ای چون میرسیدعلی همدانی، تصوف ناحیه خراسان را به غرب ایران آورده است .