خلاصة:
سیستان از کهنترین ادوار تا به امروز همواره جز مناطق مهم در فلات ایران محسوب میشده است . طبق مطالعات باستانشناسی انجام گرفته در سیستان ایران تا به حال هیچ محوطه ای با قدمت بیش از پنج هزار سال در این منطقه یافت نشده است ، عدم شناسایی محوطه ای با قدمت بیش از پنج هزار سال در منطقه مبین این نظریه است که عقب نشینی و کم شدن آب باعث ایجاد محیط مناسبی برای شکار و به مرور زمان دامپروری، کشاورزی و تشکیل شهرهای اولیه شده است . در امتداد هزارهها، این سرزمین نامها و عناوین مختلفی بر خود گرفته و هر از چند گاهی تغییر نام داده است . مورخان، سیاحان و جغرافیانگاران زیادی به این منطقه سفر کرده و در آثار خود اسامی مختلفی به این سرزمین اطلاق کردهاند، که از مهمترین آنها میتوان به : هئتومنت ، زرنکا، سکستان، هلمند یا هیرمند، نیمروز، سیستان، زابل و زابلستان اشاره کرد. در این مقاله عوامل موثر در نامگذاری این منطقه و چگونگی تغییر نام آن با استفاده از اسناد تاریخی به جای مانده از مورخان و جغرافیانگاران، مورد پژوهش و بررسی قرار گرفت . نتیجه تحقیقات نشان داد که به طور کلی عوامل مختلف تاریخی، جغرافیایی، نژادی و حتی وجود افراد شاخص و پهلوانان مشهور در نام گذاری این منطقه تاثیر مستقیم داشته اند.
ملخص الجهاز:
با توجه به شواهد موجود ميتوان چنين استنباط کرد که در تمام دوره هخامنشي و تا حدود اواسط قرن دوم قبل از ميلاد که قوم جديد سکاها وارد اين منطقه شدند، نام اين سرزمين ، زرنکا و يا درنگيانا بوده است .
انتصاب وليعهد ايران به حکومت سکستان، هند تا کرانه دريا، گواهي است گويا، در اثبات اين حقيقت که ايالت مذکور در روزگار ساسانيان يکي از مهمترين ايالات امپراتوري عظيم ساساني بوده است (موسوي حاجي،١٣٨٩: ١١٥) و شاپور اول در کتيبه ي کعبه زرتشت ، با اشاره به سرزمين هاي تحت فرمان خود از سکستان نيز نام ميبرد(ويسهوفر،١٣٨٠: ٢٢٨).
پي فريه فرانسوي که در اواسط قرن ١٩ ميلادي از سيستان ديدن کرده در کتاب خود تحت عنوان "سفر با کاروان" در مورد وجه تسميه سکستان مينويسد: «کلمه سيستان اصلا از لغت سقز (يا سگز) گرفته شده و منظور از آن چوبي است که در ايران به منظور سوزاندن به کار ميرود و از اين نظر به چوبهاي ديگر بسيار ارجحيت دارد.
با توجه به متن کتاب البلدان و ديگر آثار به جاي مانده از دوران اوايل اسلامي که در مورد سيستان مطالبي نوشته اند، ميتوان دو ويژگي براي اين سرزمين در قرون اوليه اسلامي در نظر گرفت : اول اينکه سرزمين سيستان از قرن ٢ و ٣ هجري با نام سيستان معروف بوده است و دوم اينکه از لحاظ وسعت و اهميت با خراسان بزرگ مقايسه شده است و مرزهاي اين ولايت را تا بلاد هند دانسته اند که همه اينها خود گوياي رونق و عظمت سيستان در قرون اوليه اسلامي است .