خلاصة:
در مقابل تحريكات نظامي، اطلاعاتي و امنيتي دشمن، استفاده از ابزار پدافندي، گريزناپذير است. در دنياي امروز، استفاده از پدافند غيرعامل در مقابل اين حركات- با توجه به هزينه هاي كمتر و آسيب پذيري پائين تر و سهولت اجراي آن- از اصلي ترين ابزار فوق بوده و همواره مورد توجه است. در زمان كنوني، نظر به پيشرفت بالاي علمي، فني و نظامي در دنيا، اين تكنيك ها به صورت نوين ظهور پيدا كرده است. يكي از مهم ترين اين سيستم ها در پدافند غيرعامل، راستي آزمايي يا همان قطعيت تشخيص در صحت و سقم گفتار افراد از طريق پردازش سيگنال هاي مغزي مي باشد. در اين مقاله، با هدف ارائه روشي توانمند به منظور تشخيص فرد گناه كار در سيستم هاي دروغ سنجي، روشي مبتني بر مولفه شناختي P300 طراحي و بررسي شده است. بدين منظور بر اساس الگوي Odd-ball (بازشناسي چهره مخفي شده) آزموني طراحي و سيگنال هاي مغزي 18 فرد ثبت گرديده و سپس از طريق بهبود روش مقايسه همبستگيBootstrapped Correlation Difference (BCD) ، به جداسازي افراد گناه كار و بي گناه پرداخته شده است. نتايج به دست آمده نشان مي دهد روش BCD بهبوديافته، با صحت تشخيص 94.5 %، توانمندي به مراتب بيشتري نسبت به ديگر روش هاي مقايسه محور دارد. از طرفي نتايج نشان مي دهد روش پيشنهادي درصد تفكيك پذيري بالاتري را نسبت به ديگر كارهاي قبلي ارائه مي دهد.
ملخص الجهاز:
"در این تحقیق برای تشخیص فرد خطاکار از بیگناه از روی سیگنالهای تکثبت، از روش مقایسه همبستگی Bootstrapped Correlation Difference (BCD) استفاده شده است.
<H3>4- روش </H3> اولین گام برای تشخیص افراد خطاکار و بیگناه از یکدیگر، این است که: &quot;در افراد خطاکار تحریکهای غیر منتظره و معنیدار Target (T) و Prob (P) منجر به تولید پاسخهای مغزی P300 دار مشابهی خواهند شد، در حالی که در سوژههای بیگناه، پاسخ به تحریک P، بیشتر شبیه پاسخ به تحریک (I) Irrelevant خواهد بود&quot;.
<H7>/</H7> <H7>شکل 1- نمایش یک ثانیه سیگنال مغزی متوسطگیریشده برای یک فرد خطا کار، بعد از نمایش تصویر هدف(نمودار قرمز)- بعد از نمایش تصویر غیر مرتبط (آبی)- بعد از نمایش تصویر پروب (سبز)</H7> <H3>4-1- روش مقایسة همبستگی Bootstrapped Correlation Difference (BCD)</H3> روش BCD نشان میدهد، اگر همبستگی بین سیگنالهای تصاویر پروب و هدف، بهطور معنیدار بزرگتر از همبستگی بین سیگنالهای مربوط به تصاویر پروب و غیرمرتبط باشد، در این صورت، سوژه، خطاکار تلقی میگردد.
غنای اطلاعاتی بالای سیگنالهای مغزی و ارتباط مستقیم آنها با فعالیتهای شناختی مغز، و همچنین توانمندی روش پیشنهادی با توجه به نتایج بهدست آمده، دلایل کافی جهت استفاده از چنین روشی برای تشخیص فرد گناهکار از بیگناه را نسبت به روشهای مبتنی بر خروجیهای سیستم اعصاب خودکار (مثل نرخ ضربان قلب، فشار خون و نرخ تنفس و...
لازم به ذکر است که در شکل اولیة این روش که در مطالعات Rosenfeld و همکارانش مورد استفاده قرار گرفته است، دامنة P300 پاسخ پروب تنها با دامنة P300 پاسخ غیرمرتبط مقایسه میشود و درصورتی که اختلاف آنها از یک آستانه بزرگتر باشد، فرد خطاکار شناسایی میشود."