خلاصة:
مبتني بر تفكر حمل و نقل پايدار و ديدگاه «توسعه حمل و نقل گرا »، ايستگاههاي مترو نقاط گره گاهي مهمي در سامانه حمل و نقل شهري بوده و در محدوده پيرامون تاثير بسزايي دارند. به اين ترتيب ميتوان اين فضاهاي عمومي شهر را با استفاده از تمهيداتي به فضاهاي شهري فعال و زيرسطحي تبدل كرده و بر كارايي آنها افزود. به نظر ميرسد هنرهاي عمومي ميتواند از اين تمهيدات باشد. اين مقاله به دنبال آن است تا نقش هنرهاي عمومي را در افزايش مطلوبيت ايستگاههاي مترو مورد بررسي قرار دهد. اين پژوهش بر روش تحليلي و رويكرد كمي-كيفي استوار است. بررسيهاي صورت گرفته در ايستگاههاي مترو وليعصر)عج( و تجريش تهران با استفاده از روش رگرسيون خطي چندمتغيره نشان ميدهد كه هنرهاي عمومي بر مطلوبيت ايستگاههاي مترو موثر هستند. در اين ميان، هنرهاي ثابت و هنرهاي بصري تاثيرات بيشتري بر مطلوبيت ايستگاه ها داشته اند.