خلاصة:
تخصيص بهينه دريافتي هاي نفتي از جمله مهم ترين مسائل اقتصادي در كشورهاي صادركننده نفت است. هدف اين مقاله ارائه روشي براي تخصيص بهينه دريافتي هاي نفتي است. گفتني است كه براي ارائه روشي دقيق، بايد ابتدا ويژگي هاي ذاتي دريافتي هاي نفتي، شناسايي شده و اثرات عدم توجه به اين ويژگي ها در تخصيص دريافتي هاي نفتي تحليل شود. الگوي طراحي شده در اين مقاله با توجه به ويژگي هاي ذاتي دريافتي هاي نفتي است. ابتدا با تركيب الگوي نسل هاي همپوشان پيوسته بلنچارد (1985) و الگوي رشد دوبخشي اوزاوا- لوكاس و لحاظ دريافتي هاي نفتي در آن، الگويي طراحي مي شود. سپس مسير بهينه رشد اقتصادي، مصرف، سرمايه فيزيكي و سرمايه انساني براي چهار حالت فقدان پرداخت يارانه دريافتي هاي نفتي، پرداخت يارانه به سرمايه-گذاري، پرداخت يارانه به مصرف به صورت غيرمستقيم و پرداخت يارانه به مصرف به صورت مستقيم تعيين مي شود. در بخش تجربي با استفاده از تكنيك شبيه سازي و براساس داده ها و اطلاعات اقتصاد ايران، الگوي-هاي استخراج شده در بخش نظري، حل عددي شده است. نتيجه حل عددي الگوهاي مذكور نشان مي دهد كه بهترين مسيرهاي به دست آمده (براي رشد اقتصادي، مصرف، سرمايه فيزيكي و سرمايه انساني) از سياست هاي يارانه اي دولت از محل دريافتي هاي نفتي مربوط به پرداخت يارانه به سرمايه گذاري است.
ملخص الجهاز:
"نتیجه حل عددی الگوهای مذکور نشان میدهدکه بهتـرین مسـیرهای به دست آمده (برای رشد اقتصادی، مصرف ، سـرمایه فیزیکـی و سـرمایه انسـانی) از سیاست های یارانه ای دولت از محل دریافتیهای نفتی مربوط به پرداخت یارانه به سرمایه گذاری است .
روش های استفاده از نفت استخراج شده مأخذ: دستاورد پژوهش بخش دوم که صادر شده و دریافتی آن نصیب کشـور مـیشـود، مـیتوانـد بـه صـورت یارانـه مستقیم و غیرمستقیم به مصرف برسد و یا اینکه تبدیل به نوعی از سرمایه هـای مـالی، فیزیکـی و یـا انسانی شود.
برای حل اثرات اقتصاد سیاسی ورود دریافتیهای نفتی در اقتصاد (اعم از مشـکلات گروه های همسود و افزونه خواهی، فاجعه عمومی، اثرات آزمندی و پس انداز کم ) راهکـار مقابلـه ، استفاده دولت از مکانیسم بـازاری در فعالیـت هـا بـه جـای فعالیـت مسـتقیم دولتـی (مـثلا بـه جـای سرمایه گذاری مستقیم پرداخت یارانه به سرمایه گذاریهای انجام شده از طـرف بخـش خصوصـی براساس الگوی مارشال )است .
همچنین با توجه بـه اینکه در این پژوهش رشد سرمایه انسانی و به دنبال آن رشدکل اقتصاد درون زا فرض شده ، از این رو الگوی رشد دو بخشی اوزاوا-لوکاس به چارچوب الگـوی نسـل هـای همپوشـان بـرده شـده و تعدیلات مورد نیاز برای منطبق شدن با اقتصاد نفتی ایران در آن لحاظ شده است .
and philippe Michel (2004),A Theory of Economic Growth: Dynamic and Policy in Overlapping Generations, Cambridge University Press.
Sanso (2000),ƒHuman Capital and Optimal Policy in a Lucas-type Model≈,Review of Economic Dynamics,No. 3, pp.
(2003),ƒOptimal Fiscal Policy in the Uzawa-Lucas Model with Externalities≈,Economic Theory,No. 22, pp.
Shahnazi, Rouhollah, et al(2011),ƒOptimal Fiscal Policy with Oil Revenues≈,Iranian Economic Review,Vol. 15, No. 29,pp."