خلاصة:
تاکنون نوعشناسیهای بسیاری در مورد گرایشات اسلامی صورت گرفته است بخش عمدهای از این نوعشناسیها مربوط به نویسندگان غربی است که سعی نمودهاند اندیشههای اسلامی را به جناح بندیهای چپ و راست غربی ربط دهند و لذا موفق به تفکیک درست گرایشات اسلامی از نگرشهای غربی نشدهاند. آنها از برچسبها و عناوینی استفاده کردهاند که با نگرش اسلامی بیگانه است. در حالیکه دو نویسندة مسلمان یعنی عبداله سعید و طارق رمضان از شیوهای متفاوت برای بیان انواع دینداریهای اسلامی استفاده نموده و سعی کردهاند تا با اصلاح نواقص نوعشناسیهای غربی، تعریف صحیحی از نگرشهای اسلامی ارائه دهند. این مقاله ضمن بیان نوعشناسی این دو نویسنده تلاش دارد با مقایسه آنها و ارائه مثالها ، مصادیق و دلائل لازم، آنها را در معرض نقد قرار دهد.
ملخص الجهاز:
"٢- رهبری آیت الله خمینی و نفوذ ایشان بر روشنفکران و متخصصان اسلام گرای ایران و سایر کشورهای اسلامی در تحول و تکامل محـیط سیاسـی- فرهنگـی و بسـیج توده های مردم را نمیتوان نادیده گرفت که متأسفانه در نوع شناسی سعید این امر مغفول 1 مانده است ٣- یکی دیگر از تفاوت ها میان مسلمانان ، تفاوت در تأکید بر معنویات اسـت کـه منجر به گرایش های صوفی و غیر صوفی شده است تصوف به عنوان شـیوه ای از اسـلام سنتی در میان بسیاری از شـیوخ صـوفی و یـا علمـای سـنتی از دیربـاز، در کشـورهای اسلامی حضورداشته و با وجود بعضی مخالفت ها همچنـان در سراسـر قـرن بیسـتم در میان بسیاری از اسلام گرایان و سایر نیروهای فرهنگی به قوت خـود بـاقیمانـده اسـت «شاید قابلیت انعطاف پذیری صوفیه و رفتارهای رقابت آمیز جنبش های اسـلام گرایانـه و زیاده رویهای آن ها سهمی در رواج دوباره تصوف داشته است » (سوها تاجی فـاروخی و بشیر نافع ، ٢٠٠٦) اگرچه در بعضی از نوع شناسیها از قبیل نوع شناسی طارق رمضـان به این گرایش اسلامی به عنوان یک نحلۀ مستقل اشاره شده و یا در دیگر نوع شناسیهـا ١- لازم به ذکر است که شیعیان ، خود، بواسطۀ موضوعات الهیاتی و کلامی، مواضع متفاوتی دارند و در طیفی از اندیشه ها و جهت گیریهای اسلامی گوناگون قرار میگیرند."