خلاصة:
ﻣﺒﺎﺷﺮت در ﻣﻌﻨﺎی اﺑﺘﺪاﯾﯽ و ﻣﺘﺒﺎدر آن ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮد ﺟﺎﻧﯽ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺟﻨﺎﯾﺖ ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ و ﺑﺪون واﺳﻄ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل ﺧﻔﻪ ﮐﺮدن ﺑﺎ دﺳﺖ؛ اﻣﺎ در ﻣﻌﻨﺎی ﺛﺎﻧﻮی آن ﮐﻪ ﮐﻤﯽ ﺗﻮﺟﻬﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﺗﻮان آن را ﺑﯿﺎن ﻧﻤﻮد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮاردی از ﻗﺒﯿﻞ اﺳﺘﻔﺎده از وﺳﺎﯾﻠﯽ ﮐﻪ در ﺣﮑﻢ وﺳﯿﻠﻪ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﮐﺴﯽ آن را ﺟﺪای از ﻓﺎﻋﻞ ﻧﻤﯽ داﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﻣﺒﺎﺷﺮت ﻣﺤﺴﻮب ﺷﻮﻧﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ واﺳﻄﻪ ﮐﻮﭼﮏ و ﻏﯿﺮ ﻣﻠﻤﻮس ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺘﻞ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﭼﺎﻗﻮ و ﯾﺎ اﺳﻠﺤﻪ و ﯾﺎ ﭘﺮﺗﺎب ﻧﯿﺰه. اﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺎ دﻗﺖ ﻓﺮاوان ﺳﺒﺐ اﯾﺠﺎد ﻧﻈﺮات ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﺑﯿﻦ ﻓﻘﻬﺎ ﮔﺮدﯾﺪه ﮐﻪ ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﺷﻮد: ﯾﮏ ﻣﺒﺎﺷﺮ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺟﻨﺎﯾﺖ را ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. دو ﻣﺒﺎﺷﺮ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺰ اﻃﻼق ﻣﯽ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ از ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ، ﺣﺘﯽ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻣﻮاردی ﮐﻪ در ﺣﮑﻢ وﺳﯿﻠﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽ ﺷﻮد و آﻧﻬﺎ را وﺳﯿﻠﻪ ﻟﺤﺎظ ﻧﻤﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻋﻤﻞ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ را اﻧﺠﺎم داده اﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻗﺘﻞ ﺑﺎ ﭼﺎﻗﻮ نتیجتا اﯾﻨﮑﻪ در زﻣﺎن ﮐﻨﻮﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﻦ دو ﻣﻮرد ﻓﻮق ﺗﻔﺎوﺗﯽ ﻧﮕﺬاﺷﺘﻪ و ﻗﺎﺋﻞ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺳﺒﺐ را ﻣﯿﺘﻮان ﺷﺮط ﻣﻌﻨﺎ ﮐﺮد ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﻮاﻫﺮﺑﯿﺎن ﮐﺮده اﻧﺪ. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ وﻣﺎﺧﺬ ﻓﻘﻬﯽ و ﺣﻘﻮﻗﯽ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮارد اﺧﺘﻼﻓﯽ و ﺗﻄﺒﯿﻖ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺑﯿﺎن ﻧﻈﺮات ﻣﺘﻔﺎوت ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭘﺮدازان ﭘﺮداﺧﺘﻪ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﺟﻤﻊ آوری ﺑﻪ ﺗﮑﻤﯿﻞ آن ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ اﯾﻢ. دراﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﺳﻌﯽ دارد ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺒﺎﺷﺮت درﻗﺘﻞ را ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﮐﻨﺪ.
ملخص الجهاز:
"ضمان و مسئولیت مالی و ادای دیه به طور مستقیم هنگامی است که جانی قصد اتلاف ونیز قصد ایجاد علت تلف را نداشته باشد دراین صورت است که عمل انجام یافته از مصادیق خطا یا شبه عمد به حساب می آید معنای سبب: به نظر میرسد منظور از سبب درباب جنایات آلت قتل باشد، وازمثال هایی که فقها زده اند معلوم است، ولی صاحب جواهر میگوید: سبب درباب موجبات ضمان همان شرط است.
برخی از فقها عقیده دارند که هر گاه نجات مجنی علیه از نتیجه عمل سبب عرفا بر خلاف انتظار باشد مثلا هرگاه کسی را از بالای ساختمان بلندی بیندازند که امکان زنده ماندن اونیست ولی قبل از رسیدن به زمین دیگری او را در هوا بکشد، تعادل سبب و مباشر پیش می آید و هر دو مسئول قتل خواهند بود، زیرا از آن دو فعل دیگری را تکمیل نموده است؛ اما هر گاه مباشر عمل سبب را قطع نماید و توافق قبلی نیز بین آنها وجود نداشته باشد، مباشر اقوی از سبب خواهد بود."