خلاصة:
مسئله این مقاله، نقد و بررسی مبانی نظری و عملی عرفان کیهانی و ریشه یابی معرفتی مباحث آن است. روش بحث نیز به شکل توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد انتقادی است. ازاین رو، ابتدا به طرح مبانی نظری و عملی پرداخته، سپس به ارزیابی و واکاوی تاثرات و اقتباس های معرفتی این فرقه از ادیان و مکاتب نظر شده است. در پایان نیز یافته ها حاکی از آن است که در ریشه یابی مبانی نظری، تفکر رواقیان متقدم در باب طبیعت و دیدگاه های ایدئال گرایانه در فیزیک نوین مورد بازخوانی قرار گرفته است و در مباحث عرفان عملی این فرقه نیز، سر خط مباحث به ریکی ژاپن و مطالب کتاب مقدس می رسد. همچنین، این مباحث کوششی در واکنش به مبانی تجربه گرایانه و پزشکی مدرن است. بدین سان، خلط مباحث فیزیک و عرفان، تغذیه ناقص و سطحی از منابع دینی و مکاتب فلسفی از مهم ترین اشکالات مباحث این فرقه است.
ملخص الجهاز:
در پایان نیز یافته ها حاکی از آن است که در ریشه یابی مبانی نظری، تفکر رواقیان متقدم در باب طبیعت و دیدگاه های ایدئال گرایانه در فیزیک نوین مورد بازخوانی قرار گرفته است و در مباحث عرفان عملی این فرقه نیز، سر خط مباحث به ریکی ژاپن و مطالب کتاب مقدس می رسد.
1. مبنای معرفتی در معرفی عرفان حقیقی عرفان کیهانی، با اذعان به این مطلب که در دنیای امروزی، عرفان های کاذب و حقیقی، دست به کارند (طاهری، 2011ب، ص 157)، خود را عرفانی حقیقی می داند و در تعریف عرفان حقیقی نیز چنین می گوید: «عرفان حقیقی، چنگ زدن به حلقه های رحمانیت الهی است که برای صعود انسان در مسیر کمال به طور بی دریغ در اختیار او قرار داده شده است» (همان، ص 159).
تنها تلاش شده است تا با نگاهی متفاوت که در برخی اوقات، تنها زبان و اصطلاحات مطلب جدید شده است، تبیینی جدید ارائه شود و در کنار این اشارات قرآنی، نکاتی از کتاب مقدس مانند رحمت روح القدس و نکاتی از عرفان ریکی ژاپن، با مطالب فیزیکی دست به دست هم داده اند تا کثرتی متنوع، با آمیختگی به وحدت برسد؛ چیزی که اصل وحدت را بنا بر سخن مؤسس فرقه، زیرسؤال خواهد برد: «شرط اساسی رسیدن به وحدت، ایجاب می کند که همه عوامل دربرگیرنده و تعریف کننده آن، خود در وحدت باشند و از اینجا می توان پی برد که نمی شود در کثرت راه بود و به وحدت رسید؛ یعنی فرد نمی تواند با در هم آمیختن چندین راه مختلف به وحدت برسد؛ زیرا ممکن است راه های انتخاب شده از نظر چارچوب های اجرایی و تجزیه و تحلیل های لازم، با یکدیگر در تضاد باشند، ولی همگی آنها، هدف مشترکی را دنبال کنند» (طاهری، 1388، ص 223).