ملخص الجهاز:
4 و غرابت و اشکال اینگونه احادیث وقتی روشن می شود که ما به این مطلب توجه داشته و در نظر بگیریم که هجرت رسول خدا (ص) تنها به خاطر فرار از آزار مشرکان و خطری که متوجه آن حضرت شده بود صورت نگرفته، بلکه آن یک هدف ضمنی بود که رسول خدا (ص) به وسیله آن بتواند وظیفه الهی و رسالت مهم تبلیغی خود را ادامه داده و حکومت خود را تشکیل دهد و پر واضح است که سیرة النبویة ابن کثیر- ج2 ص213.
و به نظر نگارنده اگر بخواهیم هجرت رسول خدا (ص) را به وحی الهی منتسب سازیم بهتر است سند آنرا حدیث ذیل قرار دهیم که بی اشکال تر از حدیث فوق است و آن حدیثی است که در تفسیر عیاشی از سعید بن مسیب از امام خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند رسول خدا (ص) ماندن در مکه را خوش نداشت و اندوه فراوانی آن حضرت را فرا گرفت و از کفار قریش بر خودش بیمناک شد، و در این باره شکایت خود را ب جبرئیل کرد و در اینجا بود که خداوند به آن حضرت وحی فرمود: «یا محمد اخرج من القربة الظالم اهلها، وهاجر الی المدینة، فلیس لک الیوم بملکة ناصر...
باری اگر مسئله را طبق عوامل طبیعی آن مورد بحث قرار دهیم بخوبی روشن است که رسول خدا (ص) پس از وفات خدیجه و ابوطالب احساس خطر و بی کسی می کرد، و همانگونه که در مقالات گذشته مشروحاً ذکر شد، پیوسته در صدد بود تا یارانی تازه و پایگاهی دیگر برای تبلیغ آئین مقدس اسلام در میان سران قبائل و از تیره های مختلف قریش و اعراب شهرها و بدویان ساکن حجاز و جاهای دیگر پیدا کند...