ملخص الجهاز:
"امام حسن فرمود: پیشآمدی که برای من میشود زهری است که در کامم کنند و مرا بکشند،ولی یا ابا عبد الله هیچکس همچون تو روزی در پیش ندارد که سی هزار نفر دور تو را میگیرند و ادعا میکنند که از امت جد ما محمد(ص)هستند و دین اسلام را بر خود میبندند و همه برای کشتن تو و ریختن خون تو و هتک احترام تو و اسیری بچهها و زنان تو و تاراج اموال تو همدست میشوند و چون چنین کنند خداوند لعنت خود را بر بنی امیه فرو فرستد و آسمان خون و خاکستر بر سر مردم ببارد،و همه چیز به حال تو گریان شود.
من عرض کردم:ای رسول خدا؟چیست که من شما را گردآلود میبینم؟ فرمود:مرا در این ساعت به جایی از سرزمین عراق بردند که نامش کربلا بود و در آن سرزمین جای کشته شدن پسرم حسین و گروهی از فرزندان و خاندانم را به من نشان دادند،و من پیوسته خون ایشان را از آنجا برمیگرفتم و هماکنون در دست من است و دست خود را برای من باز کرده فرمود:آنرا بگیر و نگهداری کن پس من آن را گرفتم و دیدم مانند خاک سرخ بود."