خلاصة:
اساطیر نهفته در داستان های ملل، بیانگر هویت تاریخی اقوام هستند. یکی ا داستان های اسطوره ای که در ایران، بالکان، قبرس، ترکیه، آذربایجان، اران و ... رواج یادی داشته است است. « طاهر و زهره » و هنوز هم در مراسم عروسی از سوی عاشیق ها نقل می شود، داستان تصویر صف کشی عشق در برابر کینه، وفا در برابر پیمان شکنی و توطئه، تجدد در برابر سنت گرایی و خواستن و تلاش در برابر عناد و ممانتت. این داستان که چون دیگر داستان هایی «عاشیقلار » ترکیبی از نظم و نثر است از نظر تنوع بن مایه ها بسیار غنی است. در روایت های مختلف این داستان همانند دیگر داستان های شفاهی، تفاو ت هایی وجود
دارد که این تفاو ها زاییده تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سبک زندگی قوم راوی داستان است. در روایت های ترکمن و آذربایجان درباره خانواده، تولد، نام گذاری، تعلیم، عاشق شدن، و دیدارهای قهرمانان و نیم ممانعت از ازدواج عشاق ، به غربت رفتن و باز گشت قهرمان، تشابهات زیادی دیده می شود. اما تفاوت عمده دو داستان یکی در اپیز ود ماهیم و چندهمسری است که در روایت ترکمن هست، ولی در روایت آذربایجان وجود ندارد؛ دیگری در لشکرکشی زنان (آنالار قوشونو)در روایت آذربایجان است که عشّاق را به وصال می رساند و بداندیش را اگرچه پدر زهره باشد، به جزای خود می رساند . با توجه به اینکه در ایران هیچ گونه تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، این مقاله بن مایه های داستان را در روایت های ترکمن و آذربایجان با نیم نگاهی به روایت های قبرس و کوموک- بررسی می کند.
The hidden myths in the folk tales explain historic identity of nations. One of these tales that has current in Asia Minor، central Asia، Azarbayjan and Arrant is Taher and Zohreh's tale. The tale is description of alignment of love in front of grudge، faith in front of perjury and revival against tradition. The tale as other "Asiglar" stories a bught contents is very rich. With due attention to this point that accomplished any study in Iran ،this article study interpret the contents of Taher and Zohreh's tale in two variants of Turkman and Azarbayjan ، because each variant has particulars for its as the episode of Mahim in Turkman variant and "Analar Gosni"(redeploy of women) in variant of Azarbayjan، and show their contents in five parts :religious، generosity، surprising ،amorous and epic and show their similarities and differences.
ملخص الجهاز:
"داسـتان طاهر و زهره در سالهای اخیر در ایران چندین بار به چاپ رسیده است که میتوان به طاهر میـرزه ایلـه زهـره نـاغیلی بـا عنـوان سـاری بولبـول٤ )حریـری اکبـری، ١٣١٤(، طاهر- زهره )احمدزاده، ١٣١١( و روایتهای دیگر چون »طاهر ایله زهره« در مجموعٔە آذربایجان عاشیق داستانلاری )ساعی، ١٣١٤( و »طاهر ایله زهره« در مجموعـٔە آذربایجـان عاشیق داستانلاری )عزتی، ١٣١٤(٥ ، داستان »طاهر و زهره« در کتـاب یـکصـد منظومـٔە عاشقانٔە فارسی )ذوالفقاری، ١٣١٤( و داستان زهره-طاهیر )ملنفس، ١٣٣٤( اشـاره کـرد.
این مضمون در داستانهای دیگر چون »اصلی و کرم« )غفارزاده، ١٣١٣: ١١(، داستان »نوروز و قنداب« )ساعی، ١/ ١٣١٤: ٣(، »علیخان و پری خانم« )همـان ، ٣١/١( و »عباس و گولگز« )همان، ١/ ١٣١( دیده میشود )ملنفس، ١٣٣٤: ١٥٣(.
دیده میشود، این رؤیای صادق گاه در شخصیت مثبت داستان نمود مییابد؛ چنانکه در روایت ترکمن، باهر- و در روایت آذربایجان، احمد وزیر- خواب میبیند کـه آنهـا از دعـای خیـر درویـش دارای فرزنـد خواهنـد شـد )حریـری اکبـری، ١٣١٤: ١١( و گـاه در شخصیتهای منفی داستان، چنانکه زهره بعد از مرگ به خواب پدر میآیـد، شـکایت میکند و از او میخواهد که قبر قرهباتیر را از آنجا به جای دیگری منتقل کند )ملنفس، ١٣٣٤: ١٦٣(.
6. "Mollanefes'in Tahir- Zühre hikâyesi'nin metinlerarasi bağlamda yeniden yazimi" (Gökçimen, 2010), "Tahir ile Zühre inceleme metin" (Türkmen, 1998) , "Tahir Zühre hikayesi" (Kaya, 1995), "Tahir ile Zuhre hekayes" (GokBulut, 2009)."